يکشنبه 23 آذر 1404 - Sunday, December 14, 2025
تاریخ :1391/07/01 8:58 AM
جنگ پایان نیافته است، فقط تغییر شکل داده است!
هفته گرامیداشت دفاع مقدس، هفته افتخار به مفاخر ناب و ارزشمندی است که در دریای خون شنا کرده اند تا ملتی و امتی را به ساحل نجات رهنمون باشند و از این لحاظ لازم است تا با نگاهی قدرشناسانه از قهرمانان واقعی، یعنی شهدای عزیز و همه همرزمانی که مستعد ارتقاء به مقام شهادت بوده اند، این هفته را به منتسبان دفاع مقدس تبریک گفت و برای ادامه حضور و تکرار موفقیتها و سریال مقاومتها و بیداری های اسلامی آرزوی توفیق نمود.
هفته گرامیداشت دفاع مقدس، هفته افتخار به مفاخر ناب و ارزشمندی است که در دریای خون شنا کرده اند تا ملتی و امتی را به ساحل نجات رهنمون باشند و از این لحاظ لازم است تا با نگاهی قدرشناسانه از قهرمانان واقعی، یعنی شهدای عزیز و همه همرزمانی که مستعد ارتقاء به مقام شهادت بوده اند، این هفته را به منتسبان دفاع مقدس تبریک گفت و برای ادامه حضور و تکرار موفقیتها و سریال مقاومتها و بیداری های اسلامی آرزوی توفیق نمود.

و اما به بهانه هفته گرامیداشت دفاع مقدس لازم می دانم به چند نکته اساسی تر اشاره کرده تا بتوانیم با توسعه نگاهها و چشم اندازها و نیز با تنوع پردازشها و پیمایشها، بهره های بیشتری از این موقعیت های استثنائی گرفته و اصطلاحاً از آن استفاده های بهینه تری نموده و مشخصاً معلوم شود که آیا دفاع مقدس به پایان رسیده و یا اینکه همچنان ادامه دارد و اگر همچنان ادامه دارد، ما در کدام سنگریم و مکلف به کدام تکلیف الهی هستیم؟!

از قدیم گفته اند که خوابیده را به آسانی می توان بیدار کرد، اما بخواب زده را نمی توان از خواب جدا نمود و قصه این روزهای ما با برخی ها دقیقاً مصداق بارز بیدارکردن بخواب زدگانی است که واقعیتها را می نگرند، اما نمی خواهند آنها را باور کنند و بعبارتی انکار آشکار نموده و دیده ها را نادیده و شنیده ها را ناشنیده می انگارند!

در شرایطی که هر لحظه، جنگ نرم نظام سلطه جهانی علیه ما در گسترده ترین منطقه عملیاتی با موثرترین نرم افزارهای پیشرفته و با هدف تسخیر مغزها و تغییر باورها در جریان است و عناوینی همچون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، نبرد فرهنگی، عملیات روانی، ناتوی فرهنگی، انقلاب مخملین، انقلاب نارنجی، انقلاب رنگی، سونامی فرهنگی و جنگ تمدنها را یدک می کشد و پر تلفات ترین عملیاتها را با گذر از خاکریزهای اجتماعی و اعتقادی در خانه ها، مدارس، دانشگاهها، آموزشگاهها، کنسرتها، خوابگاهها، عروسی ها، میهمانی ها و پارتی ها، تفریحگاهها، تفرجگاهها، تورها، سفرها، بازارها، ورزشگاهها، سینماها، سریالها، نشریات، سایتها، وبلاگها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی و اجتماعی ماهواره ای، سی.دی.ها، تصاویر، مناظره ها، مشاجره ها، مقابله ها، مباحثه ها و گفتمان ها به ما تحمیل می کند و همچنان هم با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی برنامه ریزی و فعالیت می کنند، چگونه ما می توانیم جنگ را یک مقوله پایان یافته دانسته و مثلاً بگوئیم در شرایط صلح زندگی می کنیم؟!

دانشمندان هسته ای ما را ترور می کنند، برنامه های هسته ای ما را هدف قرار می دهند، جاسوسهای متعددی را علیه ما بکار می گیرند، ما را در جوساریهای حرمت شکنانه رسانه ای گرفتار هزاران انگ و تهمت ناروا می سازند، تحریم همه جانبه اقتصادی و تجاری و نفتی و بانکی را به ما تحمیل می کنند، متحدان استراتژیک منطقه ای ما را در تنگنا می گذارند و با هدف براندازی او را محاصره کرده و خونین ترین صحنه ها را خلق می کنند، بحرین را قتل عام و یمن را بیرحمانه سرکوب می کنند، جنگ های 33 روزه و 22 روزه با احزاب مقاومت اسلامی راه می اندازند، ترورها و انفجارهای گسترده در عراق شکل می دهند، امان از مسلمانان پاکستان و افغانستان ربوده و جنایت پشت جنایت مرتکب می شوند و بیداری اسلامی را در منتها الیه توطئه ها تحریف و سرکوب و مهار کرده و سعی دارند که ایران را از گردونه تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان اسلام خارج نمایند و آنوقت ما با چه محاسبه ای می توانیم جنگ استکباری و صهیونیستی علیه خود را پایان یافته تلقی کنیم؟

کتاب آیات شیطانی می نویسند، کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اعظم(ص) ما به چاپ می رسانند، بارگاه ائمه اطهار(ع) را منفجر و هتک حرمت می کنند، فیلم های موهن علیه پیامبر اعظم(ص) ساخته و پخش می کنند، شبکه های تلویزیونی و نشریات موهن را تحت حمایت مالی و حقوقی و فرهنگی خود قرار می دهند، قرآن سوزی ها را باب می کنند، ریگی های خونخوار را به جان مردم و نظام ما می اندازند، گروهک های تروریستی را در پناه خود می گیرند و تروریستهای پژاک را در اروپا مورد حمایت و محافظت قرار داده و منافقین هتاک و جنایتکار را در پایگاه امریکایی لیبرتی در عراق مستقر می کنند، خواننده موهن ایرانی را در آلمان پناه می دهند، از زبان مزدوران داخلی مهدویت و مسئله ظهور را انکار کرده و حتی قرآن را غیروحی می انگارند و حجاب بانوان مسلمان را در اروپا و غرب ممنوع و جرم اعلام می کنند، از فتنه 88 حمایت و در آن دخالت می کنند و دانشمندان ایرانی را در خارج دستگیر و بازجویی و محکوم و زندانی می کنند و با این همه مصداق، آیا نمی توان همه اینها را به مثابه جریان داشتن جنگ اسلام و کفر و مصاف استکبار جهانی و صهیونیزم بین المللی با ایران اسلامی دانست؟

تمام اهتمام خویش را برای اعلام انصراف کشورها و یا تقلیل سطح حضور آنها در اجلاس های مهم بین المللی همانند جنبش غیرمتعهدها به میزبانی ایران انجام داده و در فرایند یک جنگ مشهود دیپلماسی و رسانه ای در تکاپوی ممانعت از حضور مقامات بین المللی در اینگونه اجلاسها می افتند و یا با نفوذ در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای، محکومیت های پی در پی علیه ایران اسلامی را رقم می زنند، کشورهای مزدوری مثل کانادا را پیشتاز قطع رابطه با ما می کنند، ما را متهم به ترور خودساخته و خیالی سفیر عربستان در نیویورک کرده و همه اتفاقات تلخ را بدون سند و مدرک به ما نسبت داده و ما با افکار عمومی جهان درگیر می کنند، آنوقت ما هم راحت بنشینیم و بگوئیم که چون از شلیک متقابل گلوله ها و بکارگیری مشهود سلاحهای نظامی در یک جنگ جغرافیایی، خبری نیست، پس اصلاً و حتماً خبری نیست!؟

چگونه می توان با دیدن این همه جلوه های جنگی و این همه تهاجمات آشکار و قابل کشف، باز هم به خواب زد و وجود جنگ را غافلانه انکار کرد و از واقعیتها گریخت و سخن از آشتی و صلح با استکبار جهانی و یا حتی صهیونیسم بین المللی بر زبان جاری ساخت و بجای استکبارستیزی و سلطه گریزی، تنها و تنها سیاستهای حاکم بر دیپلماسی بین المللی خود را زیر سئوال برد؟!

آنهایی که مصرانه جنگ را پایان یافته تلقی می کنند، مطمئناً یا مفهوم جامعی از واژه جنگ و مصافهای متنوع آن در ذهن ندارند و یا اینکه در برهه ای از زمان متوقف مانده و اطلاعات خود را بروزرسانی نکرده و سیاهه ای از آمار تلفات گسترده جنگ نرم نداشته و به همین خاطر هم غالباً احساس مسئولیت نمی کنند!

بقول مرحوم سهراب سپهری در اینگونه شرایط تنها می توان گفت: چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید!

حالا اگر پذیرفتیم که واقعاً جنگ در جلوه های غالباً غیرنظامی اش که موسوم به جنگ نرم شده، در جریان است و حتی لحظه ای هم پایان نیافته است و بحث توهم توطئه و یا تئوری دشمن سازی صوری در میان نیست، چه باید کرد؟ مسئولیت ما کدام است و ما مامور به انجام کدام تکلیف و وظیفه ایم؟!

بصیرت سیاسی و انقلابی، اولین نیاز ما در قبال لطائف الحیل متنوعی بنام جنگ نرم است که نظام سلطه جهانی برای فریب افکار، خطای دید، تغییر باورها، ذائقه ها، نگاهها و قضاوتهای ما بکار می گیرد تا ما در روند نگاههای خود، از نظام پلید سلطه جهانی، زیبایی و حقانیت و از نظام مقدس خویش، ناتوانی و لجاجت دیده و عملیات خودزنی و ادبیات خودی زنی را با جدیت تمام در عملکرد و تجلی سیاسی و اجتماعی مان بکار گیریم!

ماحصل و بزرگترین جلوه بصیرت سیاسی و انقلابی در جامعه ما، تکرار لبیک دشمن شکنانه ای است که ما همانند حیات زمان امام راحل، بایستی به ولی امر مسلمین جهان بگوئیم تا معلوم شود که جنگ، جنگ است، اگر چه چهره و شکل عوض شود و ولی فقیه، ولی فقیه است، اگر چه نام و شخص متفاوت باشد و آنچه که بر ما تکلیف است، لبیک به ولی است تا دنیا بداند که برای ما و همه ولائی ها، لبیک یا خامنه ای، لبیک یا امام است!

لبیک به ولایت، شعار استراتژیک همه کسانی است که از ابتدا به اسلام ناب امام راحل گرویدند و نگرانی استکبار را از این اسلام به عینه احساس کردند و آنچه که روز جهانی قدس را پدید آورده، انتفاضه های فلسطین را شکل داده، مقاومت های اسلامی را به تجلی درآورده، بیداری اسلامی را به جهان اسلام هدیه کرده و خواب راحت را از چشم سران استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی ربوده، یقیناً همین اسلام و نیز رابطه امام و امتی موجود در جامعه اسلامی ماست که الحمدالله در حال گسترش به دیگر بلاد اسلامی است.

هفته دفاع مقدس را بهانه  و فرصتی بدانیم تا رمز موفقیت های خود را در یک پروسه درازمدت و طاقت فرسا، بازکشف نموده و از آن برای توفیقات جدید الهام بگیریم و بعبارتی برای کاربردی تر کردن و عملیاتی تر کردن مراسم نکوداشت و بزرگداشت، کمر همت ببندیم تا خدای نکرده به نگاههای ایستا متهم نشویم.

عرفان گرائی، شجاعت پیشگی، بیگانه ستیزی، ولایت مداری، تکلیف محوری، مهرورزی، شهادت طلبی، بیداری دینی، ایثارگری، جهادورزی، خلوص نیت، پاک اندیشی، صفای باطن، عشق ورزی، خداناظری، تقوا منشی، پیشتازی، توکل و توسل جویی، نورافشانی و تاریکی زدایی، یقین گرایی و شک گریزی و دهها مقوله دیگر از دفاع مقدس قابل احیاء و نیز قابل بکارگیری در متن زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی امروز ماست.

رهبر معظم انقلاب با رهنمودهای داهیانه خویش، ما را از بلاتکلیفی خارج کرده و برای هر کدام از خواص و عوام، تعیین وظیفه نموده تا معلوم شود که پس از لبیک گوئی چه باید بکنیم.

معظم له استادان دانشگاه ها و حوزه ها را فرماندهان جنگ نرم و نیز دانشجویان و طلاب جوان را افسران جنگ نرم دانسته و این مبارزه را به شکل کاملاً گسترده به این قشر سپرده تا علاوه بر جلوگیری از تهاجم فکری دشمن، بطور پیوسته به طراحی عملیات های خاص در جبهه های جنگ نرم پرداخته تا در نهایت، دشمن در این عرصه نیز بی مخاطب شده و با احساس ناکامی، فرار را بر قرار ترجیح دهد.

ایشان فعالان عرصه اقتصادی را به اقتصاد مقاومتی فراخوانده تا با اتکاء به تشکلات دانش بنیان، ضمن مقاوم سازی اقتصاد ملی، زمینه های شکوفائی و خودکفائی اقتصاد ملی را با خلاقیت ها و نوآوری های علمی و فناوری رقم زده و همراه با اصلاح الگوهای مصرف و اولویت مصرف و استفاده از کالاهای ایرانی و تولید داخلی، از کار و سرمایه ایرانی نیز حمایت کرده و خلاصه پروژه استقلال اقتصادی را با روحیه جهادی پی بگیریم.

رهبر معظم انقلاب، ابرقدرت آینده جهان را دارنده سلاحهای پیشرفته با قدرت کشتار جمعی بالا ندانسته و تاکید کردند که دارندگان علم و فناوری برتر، ابرقدرت های نظام آینده جهانی اند و از این رو جوانان را به فراگیری علم و تولید فناوری های جدید فراخواندند.

فلذا، هفته دفاع مقدس که با بازگشائی مدارس و دانشگاهها متقارن است، بایستی با نگاههای جدید مورد توجه قرار گیرد تا ما آن را با دستاوردهای نو به پایان برسانیم و در اصل پایان این هفته، باید آغاز نهضتی نو در عرصه هایی توام گردد که الگوهای آن از روح حاکم بر دفاع مقدس و شهدای برومند و سایر ایثارگران منتسب به آن، الهام گرفته می شوند و از این لحاظ است که رهبر معظم انقلاب، جنگ را گنج پنهانی می دانند که برای دستیابی به آن باید بیشتر و بیشتر تلاش و جدیت و اهتمام ورزید.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه
نرم‌افزار اندرویدی مودم‌یار - ModemYar
مرکز خیریه نگهداری معلولین ذهنی نوشیروانی بابل
محک، موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان
شرکت دانش بنیان ابررایانه طبرستان abarsoft.ir
محل تبلیغات شما
نظرات شما
+ نظردهید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بصیرآنلاین می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2025 BasirOnline website.
All rights reserved. Reproduction is permitted by referring to the source.