تاریخ :1397/02/19 2:49 PM
از خودمان شروع کنیم
خودانتقادی به ویژه میان مسئولان از اصلی ترین و مهم ترین ابزارهای رسیدن به جامعه سیاسی مطلوب است؛ نقد علاوه بر پویایی و سازندگی، جامعه را از افتادن در دام رخوت و رکود باز می دارد.

به گزارش بصیرآنلاین، در پنج سال اخیر دولت دکتر روحانی با مشی اعتدالی خود، رویه ای تعاملی و معتدلانه را در برابر انتقادات دلسوزانه و مغرضانه منتقدان دنبال کرده است. مشی اعتدال از سال 1392 از سوی مردم برگزیده شد و به این ترتیب دولتی میانه رو سکان کشتی امور اجرایی کشور را به دست گرفت تا با بینش دقیق و تدبیر و خردورزی آن را از میان چالش های سخت عبور دهد و از واژگونی و افتادن در دام افراط و تفریط بازدارد؛ این که تا چه میزان موفق شده این خواسته را جامه عمل بپوشاند و به رفع نواقص بپردازد، خود امر دیگری است.
انتقاد پذیری و ضرورت توجه به آن، موضوعی است که در دولت یازدهم و دوازدهم بسیار بر آن تاکید شده است در همین زمینه دکتر روحانی روز شنبه اول اردیبهشت ماه در جلسه هم اندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید بر ضروت نقد و خودانتقادی تاکید کردند. با توجه به اهمیت خودانتقادی و همچنین تاکید رییس جمهوری در این زمینه به نظر می رسد بایستی اهمیت خود انتقادی دولت و نقش آن در پیشرفت و اصلاح امور مدنظر قرار گیرد.

در این زمینه به ذکر چند نکته می پردازیم؛
1- به طور کلی نقد در دو گونه درونی و بیرونی صورت می پذیرد. گاهی نقد توسط عوامل بیرون از حیطه قدرت صورت می گیرد و سویه ای بیرونی دارد و گاهی انتقاد از طرف مسئولان بر عملکرد خود انجام می شود که نقدی درونی به حساب می آید. گروهی که از بیرون نقد می کنند نیز خود به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته ای در پی انتقادهای سازنده هستند و عده ای رویکرد تخریبی را دنبال می کنند.
انتقاد درونی که توسط خود مسئولان انجام می شود به نوعی خودانتقادی به حساب می آید. در تحلیل و تبیین این دو مدل نقد باید گفت خودانتقادی گامی بزرگتر از انتقادهای بیرونی در راستای رفع معایب و افزودن بر مزایا است.

2- یکی از اصلی ترین و مهم ترین ابزارهای پیگیری حقوق برای رسیدن به جامعه مطلوب سیاسی، پذیرش «نقد» به ویژه در عرصه قدرت است. جامعه عاری از نقد و انتقادپذیری به تدریج به رخوت و رکود دچار می شود. بر این اساس، نبود نقد نتیجه ای جز گسترش تک صدایی، زوال اندیشه و تفکر در جامعه نخواهد داشت چرا که ترجیح تک سویه نگری و دوری از نگاه همه جانبه باعث استیلای تفکر خودمحورانه در فضای سیاسی جامعه می شود.
تجربه گواه آن است که فرار از خودانتقادی و عدم پذیرش ضعف ها و کاستی ها، جز درجا زدن حاصلی نخواهد داشت. در واقع نادیده گرفتن واقعیت ها و ایرادات موجود، به تصلب و انسداد انجامیده و راه را برای رفع نقایص می بندد.

3- در نگرش سیستمی بازخوردهای منفی موجب شناسایی آسیب ها می شوند از این رو در بهبود کارکرد سیستم بازخوردهای منفی با ارزش تر از بازخوردهای مثبت به شمار می روند. به عبارتی نقد به سالم سازی می انجامد و بازخوردهای منفی سیستم را در فرآیند زمانی به سمت بهتر شدن پیش می برد. برای این که یک جامعه پویا و فعال داشته باشیم ناگزیریم که بر مبنای نگاهی نقدمحور حرکت کنیم.

4- جمهوری اسلامی ایران قدرت خود را بر پایه اقتداری مردمی قرار داده و بر همین اساس از جایگاه و توانمندی بالایی برخوردار است؛ چرا که پایه اقتدار آن نه زور یا مجازات بلکه مبتنی بر مشروعیت و قانون است. در واقع اقتدار مبتنی بر رضایت بوده و بر این اساس نظام‏ های سیاسی مردم سالار می‏کوشند تا سیاست های خود را متناسب با رای و مشارکت شهروندان همسو کنند؛ در این فضا، نهادینه شدن فرهنگ انتقاد پذیری جایگاهی محوری خواهد داشت و با اهداف و مولفه های مردم سالاری دینی پیوندهای خود را حفظ می کند.

5- از فواید برجسته خودانتقادی دولت، ایجاد فرهنگ نقد در جامعه و بالا بردن ظرفیت پذیرش آن در جامعه است. در جامعه ای که مسئولان عملکرد خود را زیر ذره بین می گذارند تا سره را از ناسره جدا کنند، مردم نیز به هم پای آن ها، رویه ها و رفتارهای خود را مورد بازبینی قرار می دهند. نقد، سازنده است و به نوزایی و پویایی جامعه می انجامد، خود انتقادی نیز به پاسخ گویی، مسئولیت پذیری و شفافیت در عملکرد مسوولان و مدیران و پیشرفت و تعالی جامعه منجر می شود اما تا زمانی که فرهنگ خودانتقادی در جامعه به رویه تبدیل نشود نمی توان انتظار رسیدن به توسعه همه جانبه و پایدار را داشت.

6-حرکت به سمت خودانتقادی و تقویت آن، کشور را در برابر دشمنانی که در پی ایجاد یاس و ناامیدی میان مردم هستند و بر طبل تفرقه می کوبند، بیمه می کند. افزون بر این زمینه سازی برای نقد و انتقادسازنده به مثابه ابزاری قدرتمند در برابر دشمنانی است که در پی ایجاد درگیری و تنش در کشور هستند.

از: محمد ستاری