قراضهدوستی به سبک مدیران وطنی/ تحقیر ملی با مجوز رسمی/ نسخه وارونه برای توسعه/ حق ما، بهترینهاست!
در روزگاری که بسیاری از کشورها در مسیر توسعه، نوگرایی و ارتقاء کیفیت زندگی مردم خود حرکت میکنند، در ایران شاهد روندی معکوس و تأسفبار هستیم: استفاده روزافزون از وسایل و تجهیزات دستهدوم خارجی در حوزههای حیاتی و زیرساختی مانند حملونقل، پزشکی، صنعت و آموزش. واقعیت تلخی که نهتنها با کرامت انسانی و شأن مردم ایران در تضاد است، بلکه نوعی بیعدالتی ساختاری و بیبرنامگی مدیریتی را نیز به نمایش میگذارد.
حملونقل فرسوده، تهدیدی برای جان مردم
هواپیماهایی با عمر بالای ۳۰ سال که هر لحظه احتمال نقص فنی و سانحه در آنها وجود دارد، قطارهایی که بهجای سرعت و امنیت، لرزش و تاخیر را به مسافران هدیه میدهند، و ناوگانی جادهای که فرسودگی، آلایندگی و استهلاک در آن حرف اول را میزند؛ اینها نمادهایی از سیستم حملونقل کشوری است که قرار بود «الگو» باشد.
در حالیکه کشورهای همسایه مانند ترکیه و امارات، ناوگانهای حملونقل خود را بهروز کردهاند و حتی در حال توسعه خطوط ریلی سریعالسیر و خدمات هوایی لوکس هستند، ما هنوز گرفتار واردات هواپیماهای بازنشستهایم که سالها پیش از چرخه بهرهبرداری در کشورهای سازنده خارج شدهاند. به راستی، آیا جان ایرانیها ارزانتر از دیگران است؟
تجهیزات پزشکی مستعمل؛ بازی با جان بیماران
بخش سلامت و درمان، یکی از حساسترین حوزههایی است که استفاده از تجهیزات مستعمل در آن میتواند فاجعهآفرین باشد. دستگاههای رادیولوژی، سیتیاسکن، سونوگرافی و سایر تجهیزات حیاتی در بسیاری از بیمارستانهای کشور، نهتنها قدیمی و مستهلکاند، بلکه بعضاً از کشورهای دیگر وارد شدهاند آنهم بهصورت دستدوم.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که با وجود دانشآموختگان رشتههای مهندسی پزشکی، الکترونیک، فناوری اطلاعات و سرمایهگذاران داخلی، امکان تولید تجهیزات بومی با کیفیت بالا وجود دارد. اما وقتی واردات ارزان، بیدردسر و غیرشفاف بهصرفهتر از تولید ملی تلقی میشود، نتیجهاش همین میشود: مردم ما باید با جانشان هزینه این بیتدبیری را بپردازند.
صنعت نیمهجان، گرفتار ماشینآلات کارکرده
در حوزه صنعت نیز اوضاع بهتر نیست. واردات ماشینآلات مستعمل صنعتی از کشورهای چین، هند، ترکیه و حتی اروپا، نهتنها بهرهوری خطوط تولید داخلی را کاهش داده، بلکه باعث افزایش مصرف انرژی، ضایعات تولید و افت کیفیت محصولات شده است. در حالی که بخش مهمی از توان صنعتی کشور باید صرف بازسازی و نوسازی تجهیزات شود، بسیاری از کارگاهها و کارخانهها به دلیل نبود تسهیلات کافی یا تحریمهای بانکی، ناچارند به استفاده از ماشینآلات مستعمل رضایت دهند.
این مسئله مستقیماً به توان رقابت اقتصادی ایران در بازارهای داخلی و خارجی لطمه میزند. کالای بیکیفیت ایرانی، نتیجه استفاده از ابزارهای فرسوده است و مشتری داخلی و خارجی دیگر اعتمادی به برند «ساخت ایران» ندارد.
آموزش با ابزارهای قرن گذشته
در مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور نیز وضعیت تأسفبار است. رایانههای قدیمی، پروژکتورهای ازکارافتاده، تجهیزات کمکآموزشی ناکارآمد، آزمایشگاههایی با وسایل ناقص و کلاسهایی بدون تجهیزات نوین؛ اینها تصویری از آیندهسازانی است که قرار است کشور را در مسیر پیشرفت قرار دهند. آیا میتوان از دانشآموز یا دانشجویی که با فناوری دیروز درس میخواند، انتظار داشت فردای کشور را بسازد؟
کشورهایی چون مالزی، ترکیه، عربستان و حتی جمهوری آذربایجان در حال تحول دیجیتال نظام آموزشی خود هستند؛ اما ما همچنان از کشورهای دیگر تجهیزات آموزشی فرسوده وارد میکنیم تا در مدارسمان استفاده شود. این وضعیت نهتنها خلاف عدالت آموزشی است، بلکه مصداق آشکار اتلاف سرمایه انسانی کشور است.
ریشه مشکل؛ کجاست؟
واردات تجهیزات مستعمل به کشور، ریشه در چند عامل دارد:
۱. ضعف در برنامهریزی راهبردی و اولویتگذاری توسعهای: هیچ چشمانداز روشنی برای نوسازی زیرساختها وجود ندارد. برنامهها بیشتر کوتاهمدت و واکنشیاند تا راهبردی و تحولگرا.
۲. نظام مجوزدهی و نظارت ناکارآمد: ورود تجهیزات مستعمل بدون نظارت دقیق، راه را برای سودجویی باز کرده است.
۳. فساد سیستماتیک و وارداتمحوری: واردات کالای مستعمل بعضاً منافع خاصی برای گروهی معدود دارد که مانع از رشد تولید داخل میشود.
۴. تحریمهای خارجی و ناتوانی در تامین منابع نو: هرچند تحریمها عامل فشار هستند، اما بهانهای برای فرار از مسئولیت و بیعملی برخی مدیران نیز شدهاند.
۵. کمتوجهی به توان داخلی: باور به توان تولید داخل، نیاز به حمایت عملی دارد، نه شعارهای موقت و بیاثر.
مطالبه روشن مردم ایران
ما مردم ایران، شایسته بهترینها هستیم. شایسته زیرساختهای نوین، هواپیماهای امن، بیمارستانهای پیشرفته، کارخانههای مدرن و مدارس دیجیتال. این یک مطالبه روشن، مشروع و ملی است.
دولت و نهادهای نظارتی موظفاند:
ورود تجهیزات مستعمل در حوزههای حیاتی را ممنوع یا بهشدت محدود کنند.
مسیر تولید داخل را هموار کنند با ارائه تسهیلات، حمایتهای بیمهای، معافیتهای مالیاتی و اولویت در مناقصات.
با ایجاد شفافیت در فرایند واردات، راه رانت و فساد را ببندند.
برنامه مدون برای نوسازی تجهیزات در هر چهار حوزه حملونقل، پزشکی، صنعتی و آموزشی تدوین و اجرا کنند.
استفاده از وسایل مستعمل، تنها یک تصمیم اقتصادی نیست؛ یک رویکرد فرهنگی و مدیریتی است که باید تغییر کند. کشور ما ثروتمند است؛ در منابع، در جوانان، در ایدهها و در تاریخ. آنچه کم داریم، «اراده» برای تغییر مسیر غلط و اعتماد به ظرفیتهای خودمان است.
اگر امروز جلوی این مسیر اشتباه گرفته نشود، فردا دیگر فرصتی برای جبران نخواهد بود. ما مردم ایران، مطالبهگر این تغییر هستیم. نه از سر لوکسگرایی، بلکه برای صیانت از جان، کرامت و آیندهمان.
محمود احمدی
مدیر مسئول