شهرها تنها با بتن و آسفالت ساخته نمیشوند؛ آنچه یک شهر را زنده، پویا و توسعهیافته میسازد، حضور فعال مردم در تصمیمگیریها و حس مالکیت اجتماعی نسبت به سرنوشت شهر است. ساری، مرکز مازندران، با همه ظرفیتهای طبیعی، تاریخی و انسانی خود، از کمبود یک عنصر حیاتی رنج میبرد: مشارکت مردمی.
طی سالهای اخیر، فاصله میان مردم و مدیریت شهری در ساری بهشکل نگرانکنندهای افزایش یافته است. نه مردم در جریان تصمیمهای مهم قرار میگیرند، نه نهادهای مدنی مجال اظهار نظر دارند، و نه شهرداری سازوکار شفافی برای شنیدن صدای جامعه فراهم کرده است. نتیجه، اجرای پروژههایی بدون پشتوانه اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی، و گسترش بیتفاوتی نسبت به سرنوشت شهر است.
وقتی مردم در حاشیهاند
در بسیاری از پروژههای شهری ساری، هیچ نظرخواهی عمومی صورت نمیگیرد. نمونه بارز آن، پروژه پیادهراه خیابان جمهوری است که بدون نظرسنجی از کسبه و ساکنان محل اجرا شد و با نارضایتی عمومی مواجه شد. یا تصمیمگیریهای شتابزده برای انتقال برخی بازارهای محلی، بدون توجه به ساختار اقتصادی محلهها، که باعث اعتراض پنهان کسبه شد.
حتی در حوزهای بهظاهر بیحاشیه مانند فضای سبز، تصمیمهای بالا به پایین موجب نارضایتی شدهاند. مثلاً قطع درختان خیابان مدرس یا طراحی مجدد بوستان ولایت بدون مشورت با مردم محله، نمونههایی از حذف مشارکت اجتماعیاند. وقتی مردم احساس میکنند تصمیمات شهری نه به نفع آنان بلکه علیه سبک زندگیشان اتخاذ میشود، سرمایه اجتماعی از بین میرود.
نهادهای مدنی؛ حلقه مفقوده توسعه شهری
در ساری، تشکلهای مردمی، انجمنهای محلی، شوراهای محله و دیگر نهادهای مشارکتی تقریباً بینقشاند. در حالی که این نهادها میتوانند به عنوان پل ارتباطی مردم و مدیریت شهری عمل کنند، یا در طراحی پروژهها و نظارت اجتماعی ایفای نقش نمایند، عملاً به حاشیه رانده شدهاند یا مجال بروز نیافتهاند.
در برخی شهرهای ایران مانند تهران، اصفهان و تبریز، شورایاریها و هیأتهای اندیشهورز محلهای ایجاد شدهاند که نظرات شهروندان را جمعآوری کرده و در تصمیمگیریهای شهری اثرگذار بودهاند. ساری اما از این ابزارهای مشارکت مدنی بیبهره است یا اگر ساختاری باشد، تنها در ظاهر باقی مانده و اجرا نمیشود.
رسانهها و شبکههای اجتماعی؛ صدای خاموش مردم
در فقدان ساختار رسمی مشارکت، این رسانههای محلی و صفحات فعال اینستاگرامی هستند که به تریبون نارضایتیهای عمومی تبدیل شدهاند. بارها دیدهایم که ویدیوهایی از تجمع ساکنان کوی فرهنگیان بابت مشکل فاضلاب، یا انتقاد از وضعیت آسفالت مناطق حاشیهنشین در شبکههای اجتماعی بازتاب یافته و گاهی شهرداری را وادار به واکنش کردهاند.
اما رویکرد شهرداری در مقابل این بازخوردها اغلب تدافعی است، نه همدلانه و اصلاحگر. درحالیکه این رسانهها میتوانند نقش بازوی مطالبهگری اجتماعی را ایفا کنند، نگاه مدیریتی فعلی آنها را مزاحم یا منتقد صرف میبیند، نه شریکی برای توسعه.
چرا ساری به شهرداری مردمی نیاز دارد؟
شهرداری مردمی یعنی نهادی که نهتنها برای مردم، بلکه با مردم کار میکند. این مدل مدیریت، تنها در بیانیه و شعار معنا نمییابد، بلکه مستلزم ابزارها، اراده، شفافیت و پاسخگویی واقعی است. ساری نیازمند مدیریتی است که مردم را بخشی از فرآیند بداند، نه مانعی در مسیر پروژهها.
مدیریت شهری مردمی یعنی برگزاری نشستهای مشورتی با حضور شهروندان، شفافسازی تصمیمات پیش از اجرا، اعلام عمومی طرحها و دریافت نظرات، و البته تغییر تصمیمها در صورت مخالفت عمومی. تنها در چنین فضایی است که مردم احساس تعلق میکنند و در حفظ و پیشبرد پروژهها سهیم میشوند.
پیشنهادهای عملیاتی:
1. ایجاد سامانه نظرسنجی و مشورت آنلاین برای همه پروژههای شهری
2. برگزاری نشستهای فصلی شهردار با مردم در مناطق مختلف شهر
3. تشکیل «شورای گفتوگوی شهری» با حضور نمایندگان تشکلها، نخبگان، خبرنگاران و معتمدین محلی
4. احیای نهادهای محلهمحور با اختیارات واقعی برای مشارکت در طرحهای محلهای
5. تعریف جایگاه مشخص «مدیر مشارکتهای مردمی» در ساختار شهرداری
6. حمایت از رسانههای محلی و صفحات اینستاگرامی مطالبهگر بهجای مقابله با آنها
ساریِ بدون مشارکت، آیندهای بیامید دارد. توسعه پایدار تنها در سایه مردممحوری، شفافیت و احترام به نظر شهروندان ممکن میشود. اگر شهرداری و شورای شهر بهجای تصمیمگیریهای بسته و یکجانبه، مردم را وارد فرآیند تصمیمسازی کنند، ساری نهتنها زیباتر، بلکه زیستپذیرتر، عادلانهتر و امیدوارانهتر خواهد بود.
شهر را بدون مردم نمیشود ساخت. زمان آن رسیده که ساری را با مردم و برای مردم اداره کنیم.
محمود احمدی
مدیرمسئول