غنیسازی اورانیوم؛ قلب تپنده استقلال علمی و فنی ایران/ گروکشی آمریکا از حق مسلم ایرانیان
در سیوششمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیهای تاریخی، بار دیگر بر یکی از اساسیترین مؤلفههای پیشرفت و استقلال جمهوری اسلامی ایران تأکید کردند: غنیسازی اورانیوم. این فناوری پیشرفته، نه تنها نشانهای از توانمندی علمی کشور، بلکه نمادی از اراده ملی در برابر زورگویی قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکاست.
غنیسازی چیست و چرا مهم است؟
غنیسازی فرآیندی فنی برای افزایش درصد ایزوتوپ u-235 در اورانیوم طبیعی است که در حالت عادی فقط 0.7 درصد از کل اورانیوم را تشکیل میدهد. برای استفاده در راکتورهای هستهای بهمنظور تولید برق، دارو، و رادیوایزوتوپها در پزشکی و صنعت، این میزان باید به حدود ۳ تا ۵ درصد افزایش یابد.
برخورداری از این فناوری به معنای دستیابی به زنجیره کامل سوخت هستهای است؛ از استخراج تا غنیسازی و تولید انرژی. این توانمندی، نه تنها ایران را در حوزه انرژی به خودکفایی میرساند، بلکه قدرت چانهزنی سیاسی، استقلال فنی، و امکان توسعه پایدار را نیز افزایش میدهد.
ایران چگونه به این دانش رسید؟
دستاوردهای هستهای ایران حاصل سال های متمادی از تلاش علمی، اتکا به دانشمندان جوان و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی است. این روند، با وجود فشارها، تحریمها و ترور دانشمندان، متوقف نشد و امروز ایران در جایگاهی قرار دارد که هیچ وابستگی فناورانهای به خارج ندارد.
گروکشی آمریکا از حق مسلم غنیسازی؛ چالش پنجباره در مسیر منطق و حقوق بینالملل
در طول پنج دور اخیر از مذاکرات پیرامون برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، بهویژه آنچه بهعنوان ادامه مسیر پس از برجام یا گفتوگوهای احیای آن شناخته میشود، رفتار هیأت آمریکایی بیش از آنکه نشانهای از تمایل به تفاهم باشد، نماد روشن گروکشی سیاسی از یک حق مسلم فنی و حقوقی بود: حق غنیسازی اورانیوم.
بر اساس ماده ۴ پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT)، کشورهای عضو این معاهده، از جمله ایران، حق دارند از انرژی صلحآمیز هستهای ـ از جمله چرخه کامل سوخت ـ بهرهمند شوند. با این حال، ایالات متحده در مذاکرات اخیر، نهتنها سعی در مشروط کردن این حق طبیعی به ملاحظات سیاسی و منطقهای داشت، بلکه با ابزار تحریم و تهدید، تلاش کرد آن را به اهرمی برای امتیازگیری در سایر حوزهها تبدیل کند. این رفتار، بهوضوح برخلاف روح حاکم بر دیپلماسی چندجانبه و اصول سازمان ملل متحد بود.
ایران در این گفتوگوها، با تکیه بر ظرفیت داخلی دانشمندان خود و تثبیت زیرساختهای بومی صنعت هستهای، همواره اعلام کرد که غنیسازی، نه امتیاز، بلکه حق تثبیتشده کشور است؛ حقی که عقبنشینی از آن، به معنای سلب استقلال علمی و وابستگی فناورانه به قدرتهای خارجی خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران در برابر پنج مرحله گفتوگوی سخت و فرسایشی، ضمن حفظ چارچوب فنی مذاکرات، همواره بر اصول ثابت خود تأکید کرد: ادامه غنیسازی در خاک ایران، عدم خروج مواد هستهای از کشور، و حفظ چرخه کامل سوخت. همین انسجام فنی و سیاسی بود که مانع از تبدیل میز مذاکره به ابزار فشار شد و در نهایت، مسیر مقاومت هوشمندانه ایران را تقویت کرد.
در این میان، آنچه از سوی آمریکا «نگرانی امنیتی» عنوان میشود، در واقع پوششی برای حفظ انحصار تکنولوژیهای حساس در دستان معدود کشورهایی خاص است. غنیسازی ایران، که با نظارت مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام میشود، صرفاً در راستای تولید سوخت برای نیروگاهها، توسعه رادیوداروها، فناوریهای لیزری و سایر کاربردهای غیرنظامی صورت گرفته و هیچ توجیهی برای فشار سیاسی ندارد.
کاربردهای غیرنظامی غنیسازی؛ از درمان تا توسعه
بر خلاف تبلیغات رسانههای غربی، غنیسازی در ایران نه برای اهداف نظامی، بلکه برای کاربردهای انسانی، پزشکی، کشاورزی و صنعتی است. تولید رادیوایزوتوپهای مورد نیاز برای درمان سرطان، تأمین سوخت راکتورهای تحقیقاتی، گامااستریلیزاسیون تجهیزات پزشکی، و استفاده در سنجشهای صنعتی و کنترل کیفیت مواد، تنها بخشی از این دستاوردهاست.
ما میتوانیم؛ تجربهای عملی از استقلال فناورانه
تجربه جمهوری اسلامی ایران در پرونده هستهای، یک نمونه کمنظیر از تبلور شعار «ما میتوانیم» است. برخلاف بسیاری از کشورهای در حال توسعه که در برابر فشارهای خارجی تسلیم شدند، ایران با پافشاری بر اصول، ایمان به توان داخلی، و هدایت راهبردی، به یکی از معدود کشورهایی بدل شده که به فناوری پیشرفته غنیسازی دست یافته است.
این مسیر نه تنها فناوری، بلکه هویت ملی، اعتماد به نفس علمی، و جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را ارتقا داده و آن را به کشوری تبدیل کرده که دیگر نمیتوان بدون محاسبه وزن علمی و فنیاش، در معادلات جهانی تصمیمگیری کرد.
محمود احمدی
مدیرمسئول