تاریخ :1404/07/25 10:45 AM
دروغ نویسان بی نقاب، به جان فوتبال مازندران افتاده اند/ حقیقت در برابر هوچی‌گری
این روزها فوتبال مازندران در یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخ خود ایستاده است. پس از سال‌ها سردرگمی، بی‌ثباتی و فرسایش در مدیریت، اکنون بارقه‌های امید در چشم‌ها پیداست. هیأت فوتبال استان، به‌ویژه با یک مدیریت متعهد و فوتبالی، در حال نهادینه‌کردن ثبات، انضباط و آموزش واقعی است؛ همان سه ضلع فراموش‌شده‌ای که فوتبال مازندران سال‌ها از آن تهی بود...


فوتبال مازندران در آستانه یک انتخاب؛ حقیقت در برابر هوچی‌گری

در روزهایی که فوتبال مازندران در آستانه یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های خود قرار دارد، غوغای تخریب و حاشیه از گوشه‌وکنار بلند شده است؛ همان صداهایی که همیشه درست در لحظاتی اوج می‌گیرند که مسیر، بوی پاکی و شفافیت می‌دهد. این روزها تیترهایی ساخته می‌شوند که نه برای اطلاع‌رسانی، بلکه برای تشویش اذهان است؛ جملاتی که به جای حقیقت، بوی کینه، حذف و منفعت‌طلبی می‌دهند. فوتبال مازندران، که باید محل رقابت در زمین سبز باشد، این روزها آماج حملات کلامی کسانی است که از روشن‌شدن فضا نگران‌ هستند.

فصل تازه فوتبال مازندران

هیأت فوتبال مازندران در سال‌های اخیر در مسیری گام گذاشته که نشان‌دهنده تلاش برای نظم، انضباط و قانون‌گرایی است. وقتی ساختارها سامان می‌گیرند و درهای بده‌بستان‌ها و سهم‌خواهی‌های پنهانی بسته می‌شود، طبیعی است که برخی احساس بی‌جایگاهی کنند و به واکنش‌های عصبی پناه ببرند. اما نباید فراموش کنیم که تحول ساختاری و اولویت‌گذاری در مسیر توسعه فوتبال، نتیجه کار مستمر و تصمیم‌گیری‌های دشوار است، کارهایی که نیاز به حوصله، شفافیت و پافشاری دارند.

فوتبال مازندران دیگر محل چانه‌زنی برای منافع شخصی نیست. امروز معیار، کار و عملکرد واقعی است؛ نه رابطه و رانت. این تحول اما برای عده‌ای که از فضای پیشین نان می‌خوردند، قابل تحمل نیست و از همین‌جا سرچشمه موج تخریب کنونی نیز جوشیده است.

هوچی‌گری؛ نقابی بر چهره منفعت‌طلبی

در هفته‌های اخیر، برخی مدعیان رسانه‌ای با تریبون‌های شخصی و بی‌اعتبار، تلاش کرده‌اند با فضاسازی و تحریف واقعیت، چهره هیأت فوتبال و مدیرانی که در مسیر تغییر ایستاده‌اند را زیر سؤال ببرند. این جریان، که پیش‌تر از مواهب غیرشفاف بهره‌مند بود، اکنون که آن مواهب محدود شده یا حذف شده‌اند، سلاح «اتهام و تخریب» را برکشیده‌اند.

اما افکار عمومی فوتبال مازندران هوشیار است. مخاطبان واقعی فوتبال، مربیان، بازیکنان، داوران و هواداران به‌خوبی می‌دانند چه کسانی سال‌ها با حاشیه زیسته‌اند و چه کسانی با زحمت و برنامه‌ریزی سعی کرده‌اند شرایط بازی را از نو بسازند. اوج این حساسیت در آستانه انتخابات هیأت خود را نشان می‌دهد؛ وقتی که تصمیم‌سازان و ناظران حساس، باید با آگاهی به انتخابی مسئولانه دست بزنند.

فوتبال مازندران در مسیر بازسازی

این روزها فوتبال مازندران در یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخ خود ایستاده است. پس از سال‌ها سردرگمی، بی‌ثباتی و فرسایش در مدیریت، اکنون بارقه‌های امید در چشم‌ها پیداست. هیأت فوتبال استان، به‌ویژه با یک مدیریت متعهد و فوتبالی، در حال نهادینه‌کردن ثبات، انضباط و آموزش واقعی است؛ همان سه ضلع فراموش‌شده‌ای که فوتبال مازندران سال‌ها از آن تهی بود.

اما درست در زمانی که چراغ تغییر روشن شده، سایه‌ی تخریب و حاشیه از گوشه و کنار پیداست. عده‌ای که سال‌ها از سفره بی‌قانونی فوتبال ارتزاق کرده‌اند، حالا با نقاب نقد و شعار مطالبه‌گری، به میدان آمده‌اند تا مسیر اصلاح را متوقف کنند.  آنان نه منتقد هستند و نه دغدغه‌مند فوتبال؛ بلکه تماشاگرانی هستند که وقتی بازی را می‌بازند، داور را مقصر می‌دانند!

وقتی دروغ لباس مطالبه‌گری می‌پوشد...
بازار تخریب داغ است!
تیترسازی‌های شتاب‌زده، روایت‌های ساختگی و تهمت‌های از پیش نوشته‌شده، همه و همه تلاشی است برای خاک‌پاشیدن بر چهره‌ی حقیقت. اما حقیقت، آفتاب است؛ پنهان نمی‌شود.
هیأت فوتبال مازندران زیر ذره‌بین قانون و نهادهای رسمی فعالیت می‌کند، و شفاف‌تر از هر دوره‌ای در حال خدمت به جامعه فوتبال است.

اتهام‌پراکنی و حاشیه‌سازی، روش کسانی است که از پاکی این مسیر زیان می‌بینند، نه آن‌هایی که صادقانه برای فوتبال استان زحمت می‌کشند.
فوتبال مازندران دیگر میدان حیله و فریب کاری نیست؛ اینجا میدان غیرت، تخصص و شفافیت است.

درزی و تیم همراهش، به‌جای هیاهو، با عمل سخن می‌گویند؛ با ساختن ساختمان هیأت، برگزاری دوره‌های آموزشی،
و بازگرداندن نظم و انضباط به تیم‌های پایه و باشگاهی. آنچه امروز در هیأت فوتبال جریان دارد، نه وعده است و نه شعار، بلکه بازگشت به شأن و اعتبار واقعی فوتبال مازندران است.

فوتبال مازندران دوباره در حال برخاستن است؛ از میان خاکستر بی‌اعتمادی و حاشیه، شعله‌ی امید زبانه می‌کشد.
و این بار، نه با فریاد، بلکه با کار، برنامه و ایمان به جوانان این دیار.
فوتبال مازندران را باید از نو نوشت؛ با دستانی پاک، صدایی رسا و قلب‌هایی مؤمن به آینده.

مصداق: سقوط نساجی؛ نقد مدیریتی یا فشار ساختاری؟

نمی‌توان از تحولات فوتبال استان سخن گفت و از مسأله باشگاه‌های محوری عبور کرد؛ موضوعی که یکی از مؤلفه‌های حمله به مدیریت هیأت شده است: سقوط نساجی مازندران از لیگ برتر به لیگ دسته اول.

این رویداد، برای بسیاری از عاشقان و ناظران فوتبال استان، تلخ و ناامیدکننده بود؛ اما باید با دقت تحلیلی به آن نگاه کرد. چند نکته کلیدی و کم‌ابهام قابل ذکر است:

1. سقوط یک باشگاه، مسئله‌ای چندوجهی است. تجربه فوتبالی نشان می‌دهد که نزول یک تیم از لیگ برتر به لیگ پایین‌تر معمولاً معلول تصمیمات مدیریتی داخلی باشگاه، سیاست‌های نقل‌وانتقالاتی، نحوه انتخاب کادر فنی، و بهره‌برداری اقتصادی و مالی باشگاه است، نه صرفاً نتیجه تصمیمات یا عملکرد یک نهاد خارج از باشگاه همانند رییس هیات فوتبال.

2. وظیفه رییس هیأت فوتبال استان چیست؟ مهم است که نقش‌ها واضح تعریف شوند: ریاست هیأت فوتبال در سطح استان وظیفه نظارت، ترویج، حمایت از توسعه زیرساخت‌ها و هماهنگی‌های استانی را دارد؛ اما مدیریت یک باشگاه حرفه‌ای از جمله تصمیمات نقل‌وانتقال، مدیریت مالی و انتخاب کادر فنی در حوزه اختیارات مدیران باشگاه است. به عبارت دیگر، رییس هیأت، مسئول اداره روزمره یک باشگاه نیست و نباید به‌عنوان متهم ردیف اول هر ناکامی باشگاهی معرفی شود.


3. حمایت، نه مداخله: آنچه از یک رییس هیأت انتظار می‌رود، حمایت ساختارمند از باشگاه‌هاست: تسهیل ارتباط با نهادهای دولتی و بخش خصوصی، کمک در تأمین زیرساخت و ظرفیت‌سازی برای رده‌های پایه، و ایجاد بستر حقوقی و آموزشی برای ارتقای مدیریت باشگاه‌ها. وقتی یک باشگاه با مدیریت ناصحیح خود و حضور بازیگرانی که منافع شخصی را مقدم می‌دارند، قافیه را می‌بازد، نباید این شکست را مستقیماً به حساب رییس هیأت نوشت، مگر آنکه مستنداتی روشن از دخالت غیرقانونی یا سوءمدیریت از سوی هیأت وجود داشته باشد.

4. تبدیل تهدید به فرصت: همان‌طور که در عمل مشاهده شد، تغییر مدیریت در فصل پس از سقوط و شکل‌گیری روندی بهتر در نتایج، خود گواهی است بر این که مسائل باشگاه ریشه در مدیریت داخلی دارد و اصلاح مدیریت می‌تواند مسیر را بازگرداند. این تجربه، باید آموخته‌ای برای همه باشگاه‌ها و ناظران فوتبال استان باشد؛ نه بهانه‌ای برای تخریب مدیری که نقش او بیشتر حامی و تسهیل‌گر سیاست‌های کلان و توسعه‌ای است.

بنابراین، وقتی برخی حملات رسانه‌ای و اتهام‌زنی‌ها را مشاهده می‌کنیم که سقوط یک تیم را به‌عنوان سندی علیه ریاست هیأت جا می‌زنند، باید بگوییم: این استدلال ساده‌انگارانه و فاقد بینش تحلیلی است. اگر نیت نقد باشد، باید نقد دقیق، مبتنی بر شواهد و منطق ارائه شود؛ نه متهم‌سازی‌هایی که بیشتر در پی جلب توجه و تأمین منافع فردی و گروهی است.

مسئولیت ساخت ورزشگاه و تأمین زیرساخت؛ واقعیت‌ها و انتظارات منطقی

نکته دیگری که به‌کرات دستاویز تخریب شده، خواسته برخی مبنی بر «ساخت ورزشگاه» و اجرای پروژه‌های زیرساختی توسط خودِ هیأت است. این انتظار، هم از منظر فنی و هم از منظر حقوقی نادرست و گمراه‌کننده است:

ساخت‌وسازهای بزرگِ ورزشی و تأمین زیرساخت‌های اساسی معمولاً فراتر از توان و اختیارات یک هیأت استانی است؛ این امور نیازمند تأمین منابع مالی قابل توجه، همراهی مسئولان استانی، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و توافق بر پروژه‌های بلندمدت است. در همه جای دنیا نیز همین مدل مرسوم است: هیأت‌ها تسهیل‌گر، ناظر و پشتیبان‌ هستند؛ نه پیمان‌کارِ اصلی یا متولی تأمین منابع کلان.

آنچه از یک رییس هیأت مطلوب انتظار می رود، ایجاد ارکان همکاری، جلب مشارکت بخش خصوصی، طراحی برنامه‌های توسعه‌ای واقع‌گرایانه و پیگیری گام‌به‌گام طرح‌های آینده‌نگر است. متهم کردن رییس هیأت به «عدم ساخت ورزشگاه» در حالی که وظایف قانونی و ظرفیت مالی هیأت محدود است، نوعی ساده‌سازی و فرافکنی مسئله است و اغلب هدف آن چیزی جز لکه‌دار کردن چهره مدیریتی که از شفافیت دفاع می‌کند، نیست.

بنابراین، اگر بخشی از انتقادات متوجه عدم تحقق وعده‌های زیرساختی است، این انتقاد باید با نگاه فراتر و مستندتر دنبال شود: چه کسانی باید سرمایه‌گذاری کنند؟ چه موانعی اجرایی وجود داشته است؟ نقش دولت استانی و ظرفیت جذب سرمایه‌گذاری خصوصی چگونه بوده است؟ پاسخ‌های این پرسش‌ها راه را برای طرح راه‌حل واقعی باز می‌کند، نه جار و جنجال رسانه‌ای.

رسانه یا دکان منفعت؟

رسانه، در تعریف واقعی، آیینه جامعه است؛ نه ابزار معامله. اما در سال‌های اخیر، برخی مدعیانِ نامرغوب رسانه‌ای، رسانه را به دکانی برای گرفتن امتیاز تبدیل کرده‌اند. وقتی در برابر مدیرانی قرار می‌گیرند که اهل «بده‌بستان» نیستند، ناگهان ژست منتقد می‌گیرند و با واژه‌هایی سخیف، چهره خدمت‌گزاران را هدف می‌گیرند.

آن‌ها که روزی برای گرفتن سهم و امتیاز، دم از رفاقت می‌زدند، امروز همان دهان‌ها را به تخریب گشوده‌اند. این تغییر مسیر نه از دغدغه فوتبال، بلکه از ترس حذف از سفره منافع حکایت دارد. اما عصر آن نوع خبرنگاری تمام شده است. فوتبال مازندران دیگر باج نمی‌دهد، نه به تیترسازی‌های جعلی و نه به جوسازی‌های سازمان‌یافته.

انتخابات؛ صحنه روشن حقیقت

انتخابات پیشِ رو، فرصتی است برای آزمون بلوغ جامعه فوتبالی استان. اینکه صدای فوتبال باید از میدان و باشگاه‌ها بیاید، نه از حاشیه و صفحات زرد. این دوره انتخابات، زمان انتخاب میان مسیر توسعه، انضباط و قانون‌گرایی با مدیریت پاسخگو، یا بازگشت به دوران تاریکیِ حاشیه و منفعت‌طلبی است.

تخریب‌گران با هیاهو سعی دارند فضای تصمیم‌گیری را آلوده کنند، اما باید دانست هیچ هیاهویی نمی‌تواند عملکرد روشن و پاک را پنهان کند. آن‌که با کارنامه شفاف و برنامه مدون وارد عرصه شده، باید مورد نقد واقع‌شده و بررسی شود، اما نقد مستدل و مبتنی بر سند، نه تهمت و شایعه‌پراکنی.

مردم فوتبال؛ صاحبان واقعی میدان

مردم فوتبال مازندران، مربیان، داوران، بازیکنان و هواداران نیک می‌دانند که تخریب از جنس دلسوزی نیست. دلسوز کسی است که نقد منصفانه می‌کند؛ نه آن که با دروغ و تحریف، چهره خدمت را سیاه کند. امروز بیش از هر زمان دیگر، وظیفه افکار عمومی فوتبال مازندران دفاع از حقیقت است؛ دفاع از مدیرانی که پاک‌دست‌هستند، قانون‌مدارند و در برابر فساد ایستاده‌اند.

در روزهایی که غوغاسالاران فریاد می‌زنند، سکوت خردمندان باید شکسته شود. زیرا سکوت در برابر دروغ، نوعی همراهی با آن است.

کلام آخر
فوتبال مازندران میراثی است از نسل‌های متعهد و عاشق این خاک؛ میراثی که نباید قربانی عقده‌ها و طمع عده‌ای اندک شود. در روزگار رسانه‌های بی‌هویت و تریبون‌های زرد، آن‌چه می‌ماند «کارنامه واقعی» است، نه تیترهای توخالی. امروز وقت آن است که جامعه فوتبال مازندران یک‌صدا در برابر هوچی‌گری بایستد.

آینده این فوتبال را باید به کسانی سپرد که آمده‌اند تا بسازند؛ نه آنان که عادت دارند ویران کنند. تاریخ، قضاوت خواهد کرد که چه کسانی در روزهای سخت، کنار حقیقت ماندند و چه کسانی در لباس منتقد، به دام منفعت افتادند. اما تا آن روز باید ایستاد با صبر، با آگاهی و با ایمان به اینکه حقیقت خاموش نمی‌شود.

محمود احمدی
صاحب امتیاز و مدیرمسئول

#فوتبال_پاک #مازندران #انتخابات_هیات_فوتبال #نه_به_تخریب #حقیقت_خاموش_نمی‌شود