دو هفته از آغاز آتشسوزی جنگلهای الیت و دلیر در مرزنآباد چالوس میگذرد و ۸ هکتار از این میراث طبیعی نابود شده است. در حالی که بارش باران تنها امید خاموشی شعلهها است، تعلل و بیتوجهی مدیران استان، عملیات اطفاء بالگردها و نیروهای زمینی را با کندی و ناهماهنگی مواجه کرده است. این فاجعه محیطزیستی، نه تصادفی است و نه اجتنابناپذیر؛ بلکه نتیجه مستقیم ضعف مدیریتی، عدم آمادگی و کوتاهی در تصمیمگیریهای اولیه است. استاندار و مسئولان شهرستانی اکنون در برابر این «زوال جنگلهای هیرکانی» پاسخگو باشند.
آتشسوزی جنگلهای شمال ایران، به ویژه در مناطق حساس و بکر هیرکانی، هر ساله یکی از بزرگترین دغدغههای زیستمحیطی کشور است، اما آنچه در دو هفته گذشته در جنگلهای الیت و دلیر مرزنآباد چالوس رخ داده است، از هر نظر فاجعهای آشکار و هشداردهنده است. شعلههای آتشی که از روزهای نخست قابل مهار بودند، حالا نه تنها ۸ هکتار از جنگلهای ارزشمند این منطقه را نابود کرده است، بلکه با ادامه وزش باد و خشکی شدید هوا، تهدیدی جدی برای گسترش به جنگلهای اطراف و درههای مجاور شده است.
آنچه بیش از خود آتش تأسفبار است، قصور آشکار و تعلل مسئولان در روزهای نخستین بحران است؛ روزهایی که مهار آتش با امکانات موجود و حضور فعال نیروهای محلی ممکن بود، اما با بیتوجهی و عدم هماهنگی، شعلهها فرصت یافتند تا در تنه درختان تنومند نفوذ کرده و دوباره جان بگیرند.
به گفته اهالی و فعالان محیطزیست، نیروهای مردمی، کوهنوردان و جنگلبانها روز اول با دستان خالی و تجهیزات محدود، تلاش کردند دهلیز کوچک آتش را مهار کنند. اما از آنجا که مسیر صعبالعبور و ارتفاعات زیاد، کار را دشوار میکرد، درخواست اعزام بالگرد و تجهیزات اطفای حرفهای مطرح شد، اما این درخواست یا نادیده گرفته شد یا با تأخیر انجام شد. امروز شاهد آن هستیم که همان آتش، با تمام وسعت و شدت خود، به مناطق پایین دره و جنگلهای اطراف سرایت کرده است.
مدیرکل منابع طبیعی مازندران و مدیرکل بحران استان باید توضیح دهند که چرا در روزهای ابتدایی، اقدامات فوری و هماهنگ انجام نشد؟ چرا بالگردها از منابع نزدیک مانند دریاچه ولشت یا آبگیر اطراف برای آبگیری استفاده نکردند و مجبور شدند مسیر طولانی تا دریا را طی کنند؟ چگونه ممکن است در حالی که شدت باد کمتر بود، مهار آتش ممکن نبود، اما حالا با وزش باد شدید و دود انبوه، کار را دشوار کرده و مهار آتش سخت شده است به تکاپو افتاده اند؟
خشکسالی شدید و کاهش رطوبت هوا در پاییز، طبیعتاً شرایط آتشسوزی را تشدید کرده است، اما این عوامل هیچگاه نمیتوانند بهانهای برای ضعف مدیریتی و تأخیر در تصمیمگیریها باشند. بالگردهایی که برای اطفای آتش اعزام شدهاند، مخزن نشتی دارند یا به دلیل دود و دید محدود، قادر به ریختن آب نیستند؛ این نمونههای روشن ناتوانی و عدم هماهنگی است که پیامدهای آن را جنگلهای هیرکانی با از دست رفتن پوشش گیاهی و گونههای ارزشمند حیات وحش تجربه میکنند.
هادی کیادلیری، معاون مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست، به درستی هشدار داده است که «هماهنگی با مدیریت بحران و وزارت دفاع انجام شده، اما اقدامات فوری برای جلوگیری از گسترش آتش لازم است». این هشدار، نه یک توصیه، بلکه یک فریاد برای تصمیم فوری است؛ چرا که هر روز تعلل، حجم خسارت و وسعت آتش را بیشتر میکند.
مسئولان محلی و استانی باید به صراحت پاسخ دهند: چه کسی مسئول تصمیم دیرهنگام برای اعزام تجهیزات و نیروها بود؟ چرا از منابع نزدیک و امکان آبگیری سریع استفاده نشد؟ چرا در روزهای ابتدایی، بیل و خاک و حضور نیروهای مردمی، به جای تکمیل و پشتیبانی، به تنهایی رها شد و آتش فرصت یافت تا دوباره شعلهور شود؟
آتشسوزی جنگلهای الیت و دلیر، یک فاجعه پیشبینیپذیر بود. منطقهای صعبالعبور با پوشش گیاهی خشک و تنومند، در پاییز و شرایط وزش باد شدید، همواره مستعد آتش است. این بدان معناست که هرگونه قصور یا تأخیر در اقدامات پیشگیرانه یا اطفای اولیه، خسارت جبرانناپذیر محیطزیستی ایجاد خواهد کرد.
اکنون بیش از هر زمان دیگر، نیاز است استاندار مازندران و مدیران کل منابع طبیعی و مدیریت بحران، شخصاً وارد میدان شوند و با تشکیل یک قرارگاه عملیاتی فوری، منابع و امکانات لازم را برای مهار کامل آتش بسیج کنند. حضور بالگردها، نیروهای زمینی، و تجهیزات تخصصی اطفای حریق باید به صورت هماهنگ و شبانهروزی انجام شود، در غیر این صورت شعلهها همچنان به حرکت خود ادامه خواهند داد و مناطق پاییندست و جنگلهای همجوار را تهدید میکنند.
آتشسوزیهای اخیر، یک هشدار جدی است برای تمام مسئولان استان که جنگلهای هیرکانی، میراث ملی و جهانی ما، دیگر تاب کمتوجهی و تأخیر مدیریتی را ندارند. اگر امروز اقدام فوری و هماهنگ انجام نشود، فردا دیگر جبران خسارت غیرممکن خواهد بود.
مسئولان باید پاسخ دهند:
چرا در روزهای اول، آتش قابل مهار بود اما فرصت از دست رفت؟
چرا هماهنگی میان یگان حفاظت، مدیریت بحران، نیروهای مردمی و بالگردها دیر انجام شد؟
چه برنامه پیشگیرانهای برای شرایط مشابه در آینده دارند؟
فعالان محیطزیست و مردم محلی بارها اعلام کردهاند که امکان کنترل آتش در روزهای ابتدایی وجود داشت و بارش باران، تنها شانس توقف پیشروی آن است. این یعنی قصور، خسارت قابل پیشگیری را تبدیل به فاجعه کرده است.
به عنوان یک رسانه مسئول، بصیرآنلاین از استاندار مازندران میخواهد تا شخصاً روند مهار آتش را رصد کرده و به سرعت اقدام کند. هیچ بهانهای برای تأخیر وجود ندارد. این جنگلها نه تنها سرمایه طبیعی استان، بلکه میراث جهانی و اکوسیستم حیاتی کشور هستند.
این یادداشت، یک هشدار روشن و مطالبه قانونی است: مسئولان باید پاسخگو باشند و اقدامات فوری برای جلوگیری از گسترش آتش انجام دهند. هر تأخیر بیشتر، نه تنها خسارت مالی و زیستمحیطی بیشتری به دنبال دارد، بلکه اعتماد مردم و فعالان محیطزیست را نیز نابود میکند.
در نهایت، جنگلهای هیرکانی نیازمند مدیریت بحران حرفهای، پیشگیرانه و سریعالعمل هستند؛ مدیریتی که نه در بحران، بلکه قبل از آن آماده باشد، نه بعد از آن به دنبال توجیه و توضیح. آتش الیت و دلیر، آتش بیتدبیری مسئولان را هم روشن کرده است.
محمود احمدی
صاحب امتیاز و مدیرمسئول