هتل سالاردره، که روزگاری بهعنوان یکی از مهمترین سرمایههای گردشگری مازندران شناخته میشد، امروز در میانه پرسشهای بیپاسخ و ابهامات سیاسی قرار گرفته است؛ ابهاماتی که در صورت بیتوجهی، میتواند آینده یکی از مهمترین برندهای گردشگری استان را با خطر جدی روبهرو کند. این هتل نهتنها یک مجموعه اقامتی نیست، بلکه نماد فرصتهای از دسترفتهای است که اگر مدیریت حرفهای و دور از سیاست بر آن حاکم میشد، اکنون سالاردره تبدیل به یکی از قطبهای اصلی گردشگری طبیعتمحور در ایران بود.
اما آنچه امروز از دل این مجموعه شنیده میشود، تصویری متفاوت از سالاردره ارائه میدهد؛ تصویری که با رسالت گردشگری فاصله دارد و زنگ خطر را برای سهامداران، افکار عمومی، مدیران هلدینگ آینده پویا و نهادهای نظارتی به صدا درآورده است. پرسشهای جدی درباره نقش برخی چهرههای سیاسی در عزل و نصبهای مدیریتی، زمزمههای مکرر کارکنان درباره بیثباتی مدیریتی و کاهش کیفیت خدمات، و تبدیلشدن این هتل به «پاتوق سیاسی» موضوعاتی است که دیگر نمیتوان آنها را با سکوت و پنهانکاری حلوفصل کرد.
این وضعیت نهفقط یک چالش مدیریتی، بلکه تهدیدی برای اعتبار اقتصادی و اجتماعی مازندران است؛ استانی که گردشگری یکی از مهمترین تکیهگاههای آن محسوب میشود.
سالاردره؛ ظرفیت بزرگ، خروجی کوچک
سالاردره از نظر جغرافیایی و گردشگری در موقعیتی قرار دارد که بسیاری از استانها آرزوی داشتن آن را دارند. جنگل، اقلیم معتدل، دسترسی مناسب، امکانات زیرساختی و سابقه طولانی این هتل آن را به یک «سرمایه طلایی» برای مازندران تبدیل کرده است. هتل ظرفیت پذیرش گردشگران داخلی و خارجی، میزبانی مقامات دولتی، برگزاری نشستها و رویدادهای ملی و بینالمللی را دارد. بهعبارتی، سالاردره میتوانست «نماینده مازندران» در سطح ملی باشد.
اما چرا این ظرفیت بالفعل نشده است؟
چرا خروجی هتل با امکانات و جایگاهش همخوانی ندارد؟
چرا در سالهای اخیر شاهد افول کیفیت خدمات هستیم؟
این پرسشها وقتی جدیتر میشود که کارکنان و منابع نزدیک به هتل از کاهش استانداردهای خدماتی، نارضایتی مهمانان، بیثباتی مدیریتی و دخالتهای خارج از مجموعه در تصمیمگیریها سخن میگویند. البته هیچیک از آنها بهدلیل ترس از دست دادن موقعیت شغلی حاضر نیستند بهصورت رسمی و علنی صحبت کنند، اما شاید این بهمعنای نبود مسئله یا مشکل نیست؛ بلکه نشاندهنده عمق مشکل است.
سیاست؛ میهمان ناخوانده سالاردره
آنچه این روزها بیش از هر چیز نام سالاردره را در افکار عمومی مطرح کرده، موضوع «سیاستزدگی» و «دخالت افراد خارج از مجموعه» در مدیریت آن است.
بهطور مشخص، زمزمههایی جدی درباره نقشآفرینی سیدشمسالدین حسینی، نماینده مردم رامسر و تنکابن و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در ساختار مدیریتی این هتل مطرح است؛ زمزمههایی که نه میتوان آنها را نادیده گرفت و دربارهاش سخن نگفت.
اما یک نکته مهم وجود دارد:
وقتی کارکنان، افراد مطلع، و حتی برخی نمایندگان مجلس چنین موضوعی را بیان میکنند، هرچند در قالب «شنیدهها»، نهادهای نظارتی موظف هستند شفافسازی کنند.
این وظیفه قانونی، اخلاقی و ملی است.
اگر امروز این موضوع بیپاسخ بماند، فردا تبدیل به رویهای خطرناک میشود؛ یعنی تبدیل داراییهای ملی به میدان رقابت سیاسی و نفوذ و تبدیل یک مجموعه گردشگری به یک باشگاه سیاسی.
هتلی که باید محل توسعه گردشگری باشد، نه زمین بازی قدرت.
آنچه تأسفبار است، روندی است که ظاهراً سالاردره را از مسیر اصلی خود خارج کرده است. این مجموعه باید ویترین گردشگری مازندران باشد. باید میزبان رویدادهای گردشگری، اقتصادی، فرهنگی و علمی باشد. باید در قراردادهای همکاری با تورهای خارجی بدرخشد. باید کیفیت خدماتش آنقدر بالا باشد که نامش جزو پنج هتل برتر شمال کشور قرار گیرد.
اما شنیدهها چیز دیگری میگویند:
جلسات سیاسی، رفتوآمد برخی چهرهها، تصمیمگیریهای پشتپرده، عزل و نصبهای ناگهانی و فضای روانی که برخی افراد و بعضی از کارکنان بهصورت زمزمه و پنهان درباره آن صحبت میکنند.
آیا این همان انتظاری است که سهامداران از یک سرمایه ملی دارند؟
آیا این همان چشماندازی است که مردم مازندران برای برند گردشگری استان در ذهن دارند؟
و مهمتر از همه، چرا بانک ملی ایران و هلدینگ آینده پویا سکوت کردهاند؟
سکوت بانک ملی و مسئولیت سنگین هلدینگ آینده پویا
وقتی یک دارایی ملی با چنین اهمیتی درگیر حاشیههای سیاسی میشود، اولین مسئولیت متوجه سهامدار عمده است. بانک ملی ایران و هلدینگ آینده پویا نمیتوانند نسبت به آنچه در هتل سالاردره میگذرد، بیتفاوت باقی بمانند. آنها مالک این مجموعه و تصمیمگیر هستند و پاسخگو باشند.
سکوت در برابر این حجم از پرسشها، ابهامها و زمزمهها، نهتنها مسئله را حل نمیکند، بلکه آن را بزرگتر و پرهزینهتر میسازد.
اگر دخالتی نیست، شفافسازی کنند.
اگر بیثباتی مدیریتی وجود دارد، علت را توضیح دهند.
اگر کیفیت خدمات کاهش یافته، برنامه و تدبیر لازم را ارائه دهند.
و اگر هتل واقعاً به سمت سیاسیشدن رفته است، باید فوراً جلوی آن گرفته شود.
هتل، میدان سیاست نیست؛ سرمایه اقتصادی است.
نهادهای نظارتی؛ زمان ورود فرا رسیده است
وقتی چنین موضوعاتی اینگونه در سطح جامعه مطرح میشود، نهادهای نظارتی دو راه بیشتر ندارند:
یا موضوع را بررسی و شفافسازی کنند،
یا بگذارند شایعات با سرعت و قدرت بیشتری گسترش یابد.
دخالت یا عدم دخالت یک مقام سیاسی در ساختار مدیریتی یک دارایی ملی، موضوع کوچکی نیست؛ مسئلهای است که مستقیماً با منابع عمومی، حقوق مردم و آینده گردشگری استان ارتباط دارد.
بنابراین، دادستانی، سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و نهادهای نظارتی وزارت اقتصاد موظف هستند به این موضوع ورود کنند.
شفافیت، دشمن شایعه است.
و امروز مهمترین نیاز سالاردره شفافیت است.
پرسشهایی که باید پاسخ داده شود
در پایان، چند پرسش روشن برای سهامداران، مدیران بانک ملی، هلدینگ آینده پویا و نمایندگان استان وجود دارد؛ پرسشهایی که مردم حق دارند پاسخش را بدانند:
۱) آیا در سالهای اخیر دخالتهای سیاسی در مدیریت سالاردره صورت گرفته است؟
۲) آیا نقش سیدشمسالدین حسینی در عزل و نصبها صحت دارد؟
۳) علت بیثباتی مدیریتی چیست؟
۴) چرا کیفیت خدمات هتل کاهش یافته و چه برنامهای برای اصلاح آن وجود دارد؟
۵) چه نهادی مسئولیت نظارت مستقیم بر عملکرد هتل را برعهده دارد؟
۶) چرا کارکنان از بیان رسمی مشکلات خود هراس دارند؟
۷) چه اقداماتی برای بازگرداندن سالاردره به مسیر اصلی گردشگری انجام شده یا انجام خواهد شد؟
پاسخ روشن به این پرسشها میتواند مسیر آینده سالاردره را تغییر دهد.
سالاردره امروز در موقعیتی حساس قرار دارد؛ موقعیتی که میتواند یا آغاز فصل جدیدی از شفافیت و توسعه باشد، یا ادامه مسیر سیاستزدگی، بیثباتی و فرسایش اعتبار.
مازندران ظرفیتهای زیادی دارد، اما هر ظرفیت، مدیریتی میخواهد که آن را سرپا نگه دارد، نه گرفتار قدرتپراکنیها و بدهبستانهای پشتپرده.
این یادداشت نه برای تخریب و تشویش اذهان عمومی، بلکه برای مطالبهگری و هشدار است.
برای آنکه نگذاریم «نگین گردشگری مازندران» قربانی سیاست شود.
سالاردره شایسته روشنایی است، نه سایه.
محمود احمدی
صاحب امتیاز و مدیرمسئول