در حالی ایران و آمریکا در میز مذاکرات مشغول رایزنی سیاسی هستند اما کشورهای غرب و امریکا به دلیل عدم توان لازم برای مذاکره ای سازنده، به دنبال گروکشی هسته ای هستند.
بازی کهنه، سناریوی تکراری
بار دیگر موضوع هستهای ایران به صدر اخبار جهانی بازگشته است. نه به دلیل انحرافی در برنامه صلحآمیز هستهای، نه بهدلیل کشفی تازه یا نگرانی فنی، بلکه صرفاً بهخاطر صدور یک گزارش سیاسی، بدون مبنای حقوقی و فاقد ارزش فنی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با طراحی و پشتیبانی کشورهای غربی بهویژه آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان.
همزمان، برخی کشورها در حال فشار برای مطرح شدن دوباره این پرونده در شورای امنیت سازمان ملل هستند؛ تصمیمی آشکارا سیاسی و گروکشیشده که بار دیگر نشان میدهد طرفهای غربی، به جای پایبندی به مسیر دیپلماتیک، از ابزارهای فنی بینالمللی برای تحمیل اراده سیاسی خود بهره میگیرند. اما این بار، نه ایران، آن ایران بیپاسخ است و نه افکار عمومی جهانی سادهدل.
پروندهسازی بیفایده با هدف امتیازگیری
آنچه امروز در گزارش آژانس بهعنوان بهانه مطرح شده، نه موضوعی جدید است و نه حتی یافتهای معتبر. این نهاد مدعی است که در سالهای گذشته ذراتی از اورانیوم غنیشده در برخی سایتها یافته شده که ایران درباره آن توضیح کافی نداده است.
اما باید پرسید:
1- آیا این ذرات مستند به اسنادی نو هستند یا صرفاً نبش قبر پروندههای مختومه؟
2- آیا چنین ابهامهایی مبنای حقوقی برای صدور قطعنامه علیه یک کشور مستقل دارد؟
3- آیا بهراستی بدون هیچ سندی مبنی بر انحراف به سمت سلاح اتمی، چنین فشاری نشاندهنده بیطرفی آژانس است یا همدستی آشکار در یک سناریوی سیاسی؟
پاسخ روشن است: این گزارش، بیشتر بیانیهای سیاسی است تا گزارشی فنی.
عملکرد ایران: پایبند، شفاف، متعهد
از زمان آغاز مذاکرات هستهای تا امروز، ایران یکی از شفافترین برنامههای هستهای جهان را در اختیار آژانس گذاشته است. بیش از هر کشور دیگری، تحت بازرسیهای سرزده، دائمی و مکرر بوده است.
در برجام، ایران پذیرفت:
- میزان غنیسازی را به زیر ۳.۶۷ درصد محدود کند؛
- تعداد سانتریفیوژها را کاهش دهد؛
- ذخایر اورانیوم را محدود سازد؛
- پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کند؛
- امکان بازرسی از هر مرکز هستهای را فراهم آورد.
اما در مقابل چه دید؟
- خروج یکجانبه آمریکا از توافق؛
- بیعملی اروپا در اجرای تعهدات؛
- تحریمهای گسترده اقتصادی، نفتی و بانکی؛
- فشار روانی و سیاسی گسترده علیه مردم ایران.
آیا کشوری که در اوج فشار تحریمها، همچنان به تعهداتش وفادار ماند، مستحق گزارشهایی اینچنین خصمانه است؟
گروکشی هستهای: وقتی میز مذاکره بینتیجه شد
اکنون که مذاکرات متوقف مانده و غربیها توان اقناع ایران بر سر میز مذاکره را ندارند، میکوشند از ابزارهایی نظیر آژانس و شورای حکام برای ایجاد فشار استفاده کنند. این همان چیزی است که از آن به عنوان "گروکشی هستهای" یاد میکنیم.
سناریو روشن است:
1. با فشار سیاسی، گزارشی از آژانس بیرون کشیده میشود؛
2. آن گزارش دستمایه قطعنامهای در شورای حکام میگردد؛
3. سپس با ارجاع به شورای امنیت، تلاش میشود مسیر «مکانیسم ماشه» یا «بازگشت تحریمها» فعال شود.
اما این بازی نهتنها نخنما شده، بلکه برای خود غرب نیز خطرناک است. استفاده سیاسی از سازوکارهای حقوقی بینالمللی باعث تضعیف نهادهای بینالمللی میشود و به بیاعتمادی عمومی در سطح جهانی دامن میزند.
ایران هستهای و بومی؛ واقعیتی برگشتناپذیر
برنامه هستهای ایران، نه یک پروژه فنی ساده بلکه نماد استقلال علمی و اقتدار ملی است. این برنامه حاصل دههها تلاش دانشمندان، هزینههای ملی و خون شهداست؛ از دکتر شهریاری تا علیمحمدی و فخریزاده.
کشورهایی که خود:
- سلاح اتمی دارند،
- عضو معاهده NPT نیستند (مانند اسرائیل)،
- یا به دیگران تکنولوژی هستهای میفروشند،
امروز میخواهند تعیین کنند که ایران چه مقدار غنیسازی داشته باشد؟!
این مداخلهگری آشکار، برخلاف نص صریح معاهده NPT است. طبق این معاهده، تمام کشورها حق دارند از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز استفاده کنند، به شرط آنکه انحرافی به سمت سلاح نداشته باشند.
و آژانس هیچ سندی از انحراف برنامه هستهای ایران به سمت نظامی ارائه نکرده است.
گروسی، آژانس و افول بیطرفی
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، بهجای ایفای نقش بیطرفانه و حرفهای، متأسفانه در مسیر خواست غرب حرکت کرده است. اظهارنظرهای او بیش از آنکه فنی باشد، رنگوبوی سیاسی دارد. او در برابر تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه تأسیسات هستهای ایران سکوت کرده و در مواضعش تعادل لازم را ندارد.
بسیاری از کارشناسان بینالمللی امروز به ضعف آژانس در حفظ بیطرفی و استقلال خود انتقاد دارند. اگر آژانس بخواهد ابزار قدرتهای جهانی شود، بیاعتمادی به این نهاد افزایش خواهد یافت و آیندهاش در معرض خطر خواهد بود.
مسیر آینده: شفافیت در برابر باجخواهی
ایران بارها اعلام کرده است:
1- به مسیر صلحآمیز ادامه میدهد؛
2- پایبند به تعهدات بینالمللی است؛
3- اما زیر بار فشار و تحقیر نمیرود.
پیشنهاد غنیسازی صفر یا توقف کامل فعالیتهای هستهای، نه منطقی است، نه علمی و نه عملی. هیچ کشوری استقلال علمی خود را به گرو نمیگذارد.
همانگونه که ایران بارها اعلام کرده:
- هر سطحی از غنیسازی مطابق نیازهای کشور قابل تصمیمگیری است؛
- برنامه صلحآمیز ادامه دارد؛
- اما در برابر باجخواهی، عقبنشینی نخواهد کرد.
نتیجهگیری: ایران قوی و هستهای، واقعیتی انکارناپذیر
دنیای امروز دیگر صحنه بازی یکطرفه غرب نیست. ایران امروز، کشوری است با:
- توان علمی بومی در صنعت هستهای؛
- اقتدار منطقهای و دیپلماسی فعال؛
- پشتوانه مردمی و سرمایه انسانی عظیم؛
- و تجربهای تلخ از بدعهدی غرب.
غرب باید بپذیرد که ایرانِ ۱۴۰۳، ایران ۱۳۸۲ نیست. نه در جایگاه، نه در اراده، نه در توان فنی. تلاش برای گروکشی سیاسی با گزارشهای سیاسی، بیش از آنکه ایران را متوقف کند، نشاندهنده فقر استدلال غرب و بنبست سیاستهای خصمانه آنان است.
ایران قوی، ایران مقتدر، ایران هستهای؛ دیگر برگشتپذیر نیست.
و هیچ فشار، قطعنامه یا گروکشیای، ملت ایران را از مسیر عزت و استقلال علمی خود باز نخواهد داشت.
محمود احمدی
مدیرمسئول