سهشنبه، اول مهرماه ۱۴۰۴، ساعتی که دستهای میلیونها ایرانی لرزید و قلبها تندتر از همیشه تپید. تیم ملی والیبال ایران در یکی از حساسترین و نفسگیرترین مسابقات خود در تاریخ قهرمانی مردان جهان، برابر صربستان پر افتخار ایستاد؛ تیمی که چند روز قبل برزیل پرافتخار را مغلوب کرده و صدرنشین گروهش بود. اما آن روز، اراده و انگیزه بازیکنان ایرانی، قدرتی فراتر از اعداد و آمار به نمایش گذاشت. ایران با پیروزی قاطع، نه فقط صربستان، که همه معادلات والیبال دنیا را به چالش کشید و نام خود را در جمع هشت تیم برتر جهان ثبت کرد.
این صعود، تنها یک برد ورزشی نبود؛ بلکه نمادی از بازگشت اعتماد به نفس ملی، امید به آینده و یادآوری این حقیقت بود که هرگاه بر تدبیر، برنامهریزی و اعتماد به توان داخلی تکیه کردهایم، معجزه ساختهایم.
روزهای طلایی، روزهای خاکستری، و حالا بازگشت به اوج
والیبال ایران در دو دهه گذشته مسیری پر فراز و نشیب را طی کرده است. روزهایی بود که شکست قدرتهای جهان مانند ایتالیا، لهستان، آمریکا و حتی برزیل برای ما به یک رویا شبیه مینمود. اما آن رویا به حقیقت پیوست و والیبال ایران توانست در المپیکها بدرخشد و در لیگ جهانی به عنوان قدرتی نوظهور معرفی شود.
اما همانطور که تاریخ ورزش نشان داده، هر صعودی گاهی با افول همراه است. والیبال ایران هم دورهای را تجربه کرد که شکستهای پیاپی، نبود انسجام مدیریتی و کماعتمادی به نسلهای تازه، شور و نشاط را از تیم ملی و حتی از تماشاگران گرفت. ورزشگاهی که روزی لرزه بر اندام غولهای جهان میانداخت، حالا سکوتی سنگین را تجربه میکرد.
و امروز؟ دوباره همان انرژی و همان غرور برگشته است. تیم ملی ایران نهتنها به جمع هشت تیم برتر جهان رسیده، بلکه به همه ثابت کرده است که میتوان از دل روزهای خاکستری، دوباره طلوع کرد.
تدبیر مدیریتی؛ ریشه بازگشت والیبال ایران
موفقیت در ورزش قهرمانی هیچگاه حاصل شانس و تصادف نیست. آنچه امروز شاهدش هستیم، محصول یک مدیریت هوشمندانه و برنامهریزی دقیق است. مدیریتی که با نگاهی آیندهنگر و اعتماد به جوانان، مسیر تازهای برای والیبال ایران گشود.
اگر بخواهیم صادق باشیم، بسیاری تصور نمیکردند والیبال ایران در مدت کوتاهی پس از افول، دوباره بتواند به جایگاه جهانی بازگردد. اما مدیریت امروز فدراسیون نشان داد که با انتخابهای درست، اعتماد به کادرهای کاربلد و ایجاد همدلی میان بازیکنان، حتی ناممکنها نیز ممکن میشود. این همان نقطه تمایزی است که امروز والیبال ایران را از دیگر رشتهها جدا کرده است.
اعتماد به جوانان؛ سرمایهای که به بار نشست
یکی از کلیدهای اصلی بازگشت والیبال ایران، اعتماد به نسل جوان بود. نسلی که شاید تجربه کمی در عرصه جهانی داشت، اما عطش و انگیزهای وصفناپذیر برای درخشش. مدیریت فدراسیون با شجاعت، این نسل را در میدانهای بزرگ قرار داد و نتیجه آن را امروز میبینیم: تیمی جنگنده، بیپروا و پرانرژی که توانست صربستان قدرتمند را شکست دهد و جهان را شگفتزده کند.
این نگاه جوانگرایانه یادآور همان رویکردی است که در سالهای طلایی والیبال ایران نیز دنبال شد. تاریخ ثابت کرده است هرگاه به جوانان میدان دادهایم، آنها با غیرت و تعصب، پرچم ایران را بالاتر بردهاند.
صعود ایران، جشن مردم؛ والیبال دوباره زبان مشترک ملت
موفقیت تیم ملی والیبال فراتر از ورزش است؛ این پیروزی تبدیل به یک جشن ملی شد. کافی است در شبکههای اجتماعی یا در خیابانهای شهرهای مختلف قدم بزنیم؛ از پیرمردی که خاطرات روزهای طلایی والیبال را مرور میکند تا نوجوانی که تازه شیفته این ورزش شده است، همه از برد تیم ملی سخن میگویند.
والیبال دوباره توانست همان کاری را بکند که کمتر رشتهای در ایران قادر به انجام آن است: اتحاد مردم با هر فکر، زبان و سلیقه. این همان سرمایه اجتماعی عظیمی است که باید پاس داشته شود و تداوم یابد.
از مدیریت بحران تا خلق فرصت
یکی از ویژگیهای مدیریت امروز والیبال ایران، توانایی در تبدیل بحران به فرصت بوده است. زمانی که برخی تصور میکردند والیبال ایران محکوم به سالها دوری از سطح اول جهان است، این مدیریت با تغییر رویکردها، بازسازی ساختار تیمها و استفاده از پتانسیلهای بومی، نهتنها بحران را پشت سر گذاشت، بلکه فرصتی تازه برای شکوفایی ایجاد کرد.
این همان الگویی است که ورزش ایران در بسیاری از رشتهها به آن نیاز دارد. الگویی که نشان میدهد اگر تصمیمگیریها بر پایه تدبیر و آیندهنگری باشد، حتی سختترین موانع هم قابل عبور هستند.
والیبال، الگوی موفقیت برای ورزش ایران
امروز والیبال فقط یک رشته ورزشی نیست؛ بلکه نماد یک الگو برای تمام ورزش ایران است. الگویی که میگوید:
میتوان با برنامهریزی بلندمدت به موفقیت پایدار رسید.
میتوان به جوانان اعتماد کرد و نتیجه گرفت.
میتوان با مدیریت صحیح، روحیه ملی را احیا کرد.
این پیام برای فوتبال، بسکتبال، هندبال و حتی ورزشهای انفرادی ایران بسیار ارزشمند است. والیبال نشان داد که راه موفقیت مشخص است؛ فقط باید اراده و شجاعت طی کردن آن را داشت.
نامهایی که تاریخساز میشوند
در تاریخ ورزش، همیشه نامهایی وجود دارند که فراتر از نتیجههای لحظهای، مسیر را تغییر دادهاند. در والیبال ایران نیز این روزها شاهد چنین پدیدهای هستیم؛ مدیریتی که توانست ساختار فروپاشیده را بازسازی کند و تیمی تازهنفس و قدرتمند بسازد.
این نقشها شاید در کوتاهمدت دیده نشوند، اما سالها بعد وقتی پژوهشگران تاریخ ورزش ایران به عقب نگاه کنند، خواهند گفت: «آن روزها، والیبال ایران دوباره متولد شد، چون مدیریتی کارآمد و تدبیرمند پشت آن ایستاده بود».
صدای امید؛ فراتر از مرزهای ورزشی
پیروزی ایران برابر صربستان و صعود به جمع هشت تیم برتر جهان، فقط برای جامعه ورزشی مهم نبود. این پیروزی، صدای امید را به گوش همه ایرانیان رساند. در روزگاری که مردم با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند، چنین موفقیتهایی میتواند تلنگری باشد برای یادآوری اینکه هنوز هم میتوان با تلاش و همبستگی، به قلهها رسید.
این همان کارکرد اجتماعی ورزش است که شاید از مدالها و جامها هم ارزشمندتر باشد. والیبال ایران امروز توانست لبخند را به چهرهها بازگرداند و غرور ملی را دوباره زنده کند.
افقهای تازه در پیش است
این پیروزی پایان راه نیست؛ آغاز مسیری تازه است. تیم ملی والیبال ایران حالا در جمع هشت تیم برتر جهان قرار دارد و این یعنی فرصتهای بزرگی در انتظار است: حضور پرقدرت در المپیک، کسب افتخارات جهانی بیشتر و تثبیت جایگاه ایران به عنوان یکی از قدرتهای پایدار والیبال.
اما برای تحقق این اهداف، باید همین مسیر ادامه یابد: برنامهریزی، اعتماد به نیروهای جوان، و حمایت همهجانبه مردم و مسئولان.
جمعبندی؛ مدیریتی که معجزه ساخت
بازگشت والیبال ایران به اوج، یک پیام روشن برای همه دارد:
هر جا که تدبیر، برنامهریزی و اعتماد به سرمایه انسانی وجود داشته، موفقیت از راه رسیده است. امروز والیبال ایران، به لطف چنین مدیریتی، بار دیگر به نماد غرور ملی بدل شده است.
این دستاورد نشان داد که در ورزش ایران هنوز هم میتوان معجزه ساخت؛ معجزهای که نه از راه شانس، بلکه از مسیر عقلانیت، تدبیر و شجاعت در تصمیمگیری میآید.
محمود احمدی
مدیرمسئول