شنیدهها از داخل هتل سالاردره حکایت از ورود بیسابقه سیاسیون، بیثباتی مدیریتی، تسهیلات چندصد میلیاردی بینتیجه، و نفوذ افراد نزدیک به برخی نمایندگان دارد؛ آنهم در حالی که این هتل باید ویترین گردشگری مازندران باشد، نه اتاق پشتی بدهوبستانهای سیاسی. آیا مدیران بانک ملّی، هلدینگ آینده پویا و دستگاههای نظارتی پاسخ روشنی برای این وضعیت دارند؟
هتل سالاردره، نه فقط یک اقامتگاه گردشگری در قلب جنگلهای ساری، بلکه یکی از معدود نمادهای اصیل گردشگری مازندران است؛ نمادی که بهدلیل موقعیت منحصربهفرد طبیعی و سابقه میزبانی از گردشگران خارجی و مقامهای دولتی، میتوانست یک موتور اقتصادی برای استان باشد. اما «شنیدهها» و «اظهارات برخی افراد» چیز دیگری را روایت میکنند: روایتی از نفوذ سیاسی، دخالتهای خارج از قاعده، بیثباتی مدیریتی، زوال کیفیت خدمات، و سناریوهای مالی مبهمی که پرسشهای سنگینی را پیش روی افکار عمومی و نهادهای نظارتی قرار میدهد.
وقتی سیاست بر گردشگری سایه میاندازد
هتل سالاردره، طبق شنیده ها و برخی افراد، مدتی است که از مسیر اصلی خود خارج شده است. جایی که باید ویترین گردشگری مازندران باشد، حالا به محفلی برای رایزنیهای سیاسی، بدهوبستانهای پشتپرده، انتصابات سفارشی، و نفوذ افراد و جریانهایی تبدیل شده که هتل را نه به چشم یک «سرمایه گردشگری» بلکه به چشم یک «میدان نفوذ» نگاه میکنند.
نامی که بیش از همه در این میان مطرح میشود، سیدشمسالدین حسینی، نماینده رامسر و تنکابن و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس است؛ فردی که بر اساس شنیدهها و گمانه زنی ها، نقش پررنگی در عزل و نصب مدیران هتل و اعضای هیأتمدیره داشته است. نماینده ای که حوزه انتخابیه وی تنکابن و رامسر است ولی چگونه به خود اجازه می دهد در امور مربوط به شهرستان ساری دخالت کند؟ نمایندگان ساری کجا هستند و چرا سکوت اختیار می کنند؟ این ادعا، یک مطالبه ساده را فوراً به سطح ملی میبرد: چرا یک هتل گردشگری باید تحت تأثیر فشار یا نفوذ سیاسی یک نماینده مجلس قرار گیرد؟
این پرسش، جدی است و پاسخش باید شفاف و رسمی باشد.
مدیریت سیاسی یعنی سقوط کیفیت
بر اساس شنیده ها، نتیجه مستقیم این دخالتها «بیثباتی مدیریتی» بوده است. مدیرانی که میآیند و میروند، تصمیماتی که ناگهانی و بدون ارزیابی میدانی اتخاذ میشود، و مجموعهای که باید در اوج رقابتپذیری باشد، شاید گرفتار روزمرگی و سردرگمی می شود.
وقتی مدیریت دائماً تغییر کند، کیفیت خدمات سقوط میکند.
وقتی اولویت مدیر، رضایت سفارشدهندگان سیاسی باشد نه رضایت مسافران و گردشگران، نتیجه قابل حدس است:
هتل سالاردره از یک نماد معتبر، به یک فضای خنثی و بیهدف تبدیل میشود و این، دقیقاً همان چیزی است که مردم مازندران از آن نگران هستند.
تسهیلات ۶۰۰ میلیارد ریالی؛ این پول کجا رفت؟
یکی از حساسترین موارد قابل پیگیری این هتل، مسئله وام و تسهیلات مالی است. شنیدهها میگویند مدیریت سابق هتل سال گذشته حدود ۶۰۰ میلیارد ریال از بانک ملی ایران تسهیلات دریافت کرده است.
اما پرسشهای جدی همینجا آغاز میشود:
آیا این مبلغ تحت عنوان تسهیلات دریافت شده است؟
این ۶۰۰ میلیارد ریال دقیقاً در کجا هزینه شد؟
آیا گزارش حسابرسی شفاف منتشر شده است؟
آیا بانک ملی نظارت کافی بر محل هزینهکرد داشت؟
چه خروجی ملموسی از این مبلغ در هتل دیده میشود؟
چه کسی مسئول پاسخگویی است؟
شنیده شده است سرپرست فعلی هتل باز هم درخواست تسهیلات جدید داده است، این پرسشها جدیتر میشود:
آیا وام قبلی تسویه شده؟
محل بازپرداخت وام چه بوده است؟
چه کسی بررسی کرده که این هتل توان بازپرداخت وام دیگری را دارد یا نه؟
چرا باید پیش از ارائه گزارش شفاف، تسهیلات جدید درخواست شود؟
شاخصهای اقتصادی، توجیه فنی و برنامه عملیاتی اخذ این وام چیست؟
اینها پرسشهایی است که نه رسانهها و نه افکار عمومی پاسخی برای آن نمیبینند.
سایه یک سناریوی نگرانکننده
در برخی محافل و افراد، زمزمهای مطرح است که نمیتوان بیاعتنا از کنار آن گذشت. بر اساس این شنیدهها، احتمال دارد سناریویی طراحی شده باشد که طی آن:
۱) بانک ملی تسهیلات سنگین به هتل ارائه میکند.
۲) هتل به دلایل مدیریت ناکارآمد یا عدم بازدهی توان بازپرداخت ندارد.
۳) نهایتاً بانک ملی در قبال عدم بازپرداخت، مالکیت کامل هتل را بهدست میگیرد.
اگر چنین سناریویی درست باشد، حتی اگر درصدی کوچک، یک پرسش بنیادی مطرح میشود:
آیا هتل سالاردره باید قربانی یک بازی مالی و حقوقی شود؟
این پرسشی نیست که بتوان آن را با یک جمله گم کرد. دستگاههای نظارتی باید به آن پاسخ دهند.
حضور یک کشتیگیر سابق تیم ملی؛ نفوذ پنهان یا نقش نامشخص؟
در میان شنیدههای متعدد، نام یک کشتیگیر سابق تیم ملی نیز مطرح است؛ فردی که بر اساس اظهارات مطلعان با حمایت سیدشمسالدین حسینی توانسته نقش مؤثری در انتصابات داخلی هتل ایفا کند. گفته میشود حتی یکی از مدیران کلیدی مجموعه آسایش با حمایت و پیگیری همین فرد منصوب شده است.
پرسش ساده است:
جایگاه این فرد در ساختار هتل چیست؟
با کدام مسئولیت و بر چه مبنایی در انتصابات نقش دارد؟
چه منافعی برای او یا مرتبطانش وجود دارد؟
چه کسی اجازه داده است هتلی با این سرمایه اجتماعی، محل نفوذ افراد خارج از مجموعه شود؟
این پرسشها، نیازمند پاسخ رسمی و شفاف است.
هتل سالاردره سرمایه مردم است؛ نه ملک خصوصی بانکها و سیاستمداران
ضروری است این واقعیت یادآوری شود که هتل سالاردره، یک سرمایه عمومی است؛ سرمایهای که با پول مردم ساخته شده، با سرمایه ملی توسعه یافته و با گردشگری و اقتصاد بومی زنده مانده است.
بانک ملی ایران هم نهادی خصوصی نیست؛ این بانک، متعلق به مردم ایران است.
اگر هتل سالاردره از مسیر اصلی خود خارج شود و به سمت انحصار یک نهاد یا یک جریان سیاسی برود، این یعنی:
انحصار یک سرمایه عمومی در اختیار یک نهاد عمومی دیگر؛
حذف رقابت؛
حذف شفافیت؛
حذف پاسخگویی؛
و تضییع فرصتی که باید در خدمت مردم مازندران باشد.
هتل سالاردره باید «سرمایه مردم» باقی بماند، نه «امتیاز خاص یک جریان».
هتل سالاردره حق مردم ساری است
این هتل، قلب گردشگری ساری است. هیچ بانکی، هیچ سیاستمداری، هیچ جریان سیاسی و هیچ فردی حق ندارد آن را به حیاط خلوت خود تبدیل کند.
این مجموعه باید:
شفاف اداره شود، مدیر متخصص داشته باشد، با برنامه اقتصادی پیش برود، گزارش مالی سالانه منتشر کند، و پاسخگو باشد.
نه اینکه هر مدیری با یک تماس برود و با یک سفارش بیاید.
آیا زمان پاسخگویی فرا نرسیده است؟
پرسشهای اساسی اینجاست:
1. سیدشمسالدین حسینی چه نقشی در عزل و نصبهای هتل داشته است؟ چه منفعتی برای وی دارد؟ آیا ساری حوزه انتخابیه وی می باشد که در امور مربوط به شهرستان ساری دخالت می کند؟ نمایندگان ساری کجا هستند؟
2. چرا یک نماینده مجلس باید در ساختار مدیریتی یک هتل گردشگری نقش ایفا کند؟
3. وام ۶۰۰ میلیارد ریالی سال گذشته در کجا هزینه شده است؟
4. چرا قبل از انتشار گزارش شفاف، دوباره تسهیلات جدید درخواست شده؟
5. چه تضمینی هست که تسهیلات جدید نیز به همان سرنوشت قبلی دچار نشود؟
6. جایگاه کشتیگیر سابق تیم ملی در تصمیمسازیهای هتل چیست؟
7. برنامه هلدینگ آینده پویا برای نجات یا توسعه این هتل چیست؟
8. نقش دستگاههای نظارتی در این میان چیست؟
9. چه کسی پاسخگوی دور شدن هتل از رسالت گردشگری و کاهش کیفیت خدمات است؟
این پرسشها، پرسشهای رسانه نیست، اینها پرسشهای مردم است.
سکوت، دیگر قابل قبول نیست
مدیران بانک ملی، مدیران هلدینگ آینده پویا، نمایندگان مجلس و مسئولان نظارتی باید بدانند:
سکوت در برابر ابهامات، خود یک پاسخ است؛ پاسخی نگرانکننده.
وقتی ابهام وجود دارد، شفافیت تنها گزینه اخلاقی، قانونی و مدیریتی است.
مطالبه نهایی: شفافسازی فوری
این یادداشت، نه اتهامزنی است و نه قضاوت و نه تشویش اذهان عمومی؛ بلکه یک مطالبه قانونی، روشن، صریح و شفاف است:
گزارش رسمی درباره میزان و محل هزینهکرد تسهیلات ۶۰۰ میلیارد ریالی
اعلام برنامه اقتصادی و توجیه فنی برای تسهیلات جدید
شفافسازی درباره نقش و نفوذ سیاسیون و افراد خارج از مجموعه
ارائه توضیح درباره بیثباتی مدیریتی
انتشار گزارش نظارت و حسابرسی
تضمین اینکه هتل سالاردره به مسیر گردشگری بازمیگردد، نه سیاست.
سالاردره میتواند تراز گردشگری مازندران باشد؛ اگر…
اگر مدیریت از سیاست جدا شود.
اگر بانک ملی نگاه مالکانه را کنار بگذارد.
اگر شفافیت به جای فضای دربسته حاکم شود.
اگر متخصص جای سفارششدهها را بگیرد.
اگر گردشگری و فقط گردشگری اولویت اصلی باشد.
سالاردره، سرمایه مردم است، این سرمایه را نباید قربانی بیتدبیری کرد.
محمود احمدی
صاحب امتیاز و مدیرمسئول