چهارشنبه 14 آذر 1403 - Wednesday, December 4, 2024
تاریخ :1400/09/07 10:40 AM
تتلو و نظام آموزشی ما
در چند روز گذشته شاهد سفر چند هزار جوان ایرانی به کشور ترکیه و حضور در کنسرت خواننده ی معلوم الحالی بودیم که حتی گذر کردن  از فاصله ی چند متری از این بشر ( البته اگه بتوان اسم او را بشر گذاشت) میتواند به معنای سقوط همه ی ارزش های انسانی باشد چه برسد به اینکه بخواهیم مخاطب آهنگ ها و حرفهایش باشیم و این به نظر نگارنده شاید بزرگترین و مرگبارترین زلزله ی فرهنگی ای باشد که در تاریخ فرهنگ و هنر ایران ثبت شده است که معلوم نیست، آثار خرابه های این زلزله، که بر لوح ضمیر نوجوانان و جوانان فرو ریخته ، تا چه زمانی طول بکشد تا ترمیم و پاک و زدوده شود.

اما آن چیزی که در این اتفاق حائز اهمیت است و باید به آن پرداخته شود نه محکوم کردن این خواننده و نه شماتت نسل جوان امروز و نه محدود کردن فضای مجازی و فیلترینگ نرم افزارهای اجتماعی است، بلکه تغییر ذائقه ی فرهنگی و فکری و هنریِ فاجعه بار و مبتذل نسل نوجوان و جوان امروز ماست.

و اینکه هزاران نوجوان و جوان ایرانی حاضرند رنج و مشقت سفر خارجی را بر خود هموار کنند و هزینه ی کلان و ریسک به خطر انداختن سلامتی خود را به جان بخرند تا مشمئزکننده ترین حرکات و مبتذل ترین آهنگ ها و کثیف ترین کلمات را از خواننده ای بشنوند، نقفطه ی عطفی است که باید متولیان فکر و فرهنگ در این کشور را سریعاً نسبت به این رویداد هوشیار و نگران سازد.

اما اگر کسی یا کسانی بخواهند در این فاجعه ی اخلاقی و فرهنگی با آدرس غلط دادن، مسئولین حقیقی این اتفاق را تبرئه کنند و یا از کنار آن به سادگی یا سکوت بگذرند، یا خائن اند و یا از عقلی سلیم بی بهره و یا از وجدانی پاک مبرا.

بدون کمترین تردیدی اولین نهادی که برای پاسخگویی این آسیب بزرگ فرهنگی باید پیش قدم شود و مسئولیت مستقیم این افتضاح فرهنگی را بر عهده بگیرد، آموزش و پرورش ماست که با این همه بودجه و پرسنل و وزارت مستقل و بوروکراسی عریض و طویل و اختیار کامل زندگی و سرنوشت کودکان و نوجوانان، این چه خروجی و نتیجه ای است که بار آمده ؟!؟!؟!

و بعد از آموزش پرورش، این نهاد های فرهنگی هستند که باید پاسخگوی این رویداد باشند که الی ماشاا.. هاضمه­ی بسیار فراخی برای بلعیدن پول های بیت المال در غالب بودجه های فرهنگی داشته و دارند اما دریغ از یک پاسخ صریح و صحیح و شفاف.

و مسئولیت سوم  بر گرده ی روحانیت ماست، روحانیتی که قرار بود بینش مذهبی و ایمان دینی و تفکر انسانی و ارزش های والای اخلاقی را در قلب و مغز نسل امروز ما بپرورد و رشد دهد اما متاسفانه فی الحال شاهد چیزی کم رنگ شدن آن هستیم به طوریکه برای مثال مساجد ما که اولین پایگاه و سنگر فعالیت روحانیت ما بود، بدون تعارف روز به روز خالی تر میشود و جذبه ی خود را برای پذیرش نوجوانان و جوانان ما از دست میدهد.

اما امروزه می بینیم که این سه نهاد: آموزش پرورش و نهادهای فرهنگی و نهاد روحانیت در عین ناباوری یا سکوت کرده اند یا تقصیر ها را برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت به گردن غرب و فضای مجازی و ماهواره و غیره می اندازند و به این نمی اندیشند که مگر سال 52 که ما رکورد فروش کتاب تاریخ ایران را زدیم و یا شور مذهبی و اخلاصی اخلاقی که جوانان قبل انقلاب داشتند و با تکیه بر این ارزش های اخلاقی، با بی نظیرترین فداکاری انقلاب اسلامی را رقم زدند، در غربی ترین و ولنگارترین شرایط نبود؟!؟!؟!

حالا چه شده است که با اینکه جامعه ما و آموزش پرورش ما و رسانه های ما و مطبوعات ما و همه ی نهاد های آموزشی و فرهنگی ما، اسلامی شده اند ما شاهد چنین فجایع بزرگ فرهنگی هستیم .

پس اشکال کار کجاست؟!؟!؟!

علی ایحال این اتفاق زنگ خطری برای مسئولان و متولیان امر است که نه تنها  در دراز مدت موجودیت نظام جمهوری اسلامی را به خطر می اندازد بلکه هویت ملی و فرهنگی و دینی ما را هم خدشه دار میسازد و زیر سوال میبرد.


حسام سعیدی

نرم‌افزار اندرویدی مودم‌یار - ModemYar
مرکز خیریه نگهداری معلولین ذهنی نوشیروانی بابل
محک، موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان
شرکت دانش بنیان ابررایانه طبرستان abarsoft.ir
محل تبلیغات شما
نظرات شما
+ نظردهید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بصیرآنلاین می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2024 BasirOnline website.
All rights reserved. Reproduction is permitted by referring to the source.