هیچ چیز در مدیریت بحران، مهمتر از حفظ جان انسانها نیست. امروز، مدیرکل انتقال خون مازندران و همه مسئولانی که در این حوزه نقش دارند، باید پاسخگوی مردم باشند.
نامهای که پرده از یک بحران برداشت
در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، شهرام میرزایی معاون اجتماعی سازمان انتقال خون ایران، با ارسال نامه شماره ۱۵۰۷/۱۴۰۴/ح، خطاب به مدیران کل انتقال خون مازندران، به وی هشدار جدی داد.
این نامه به صراحت، به نامه شماره ۴۴۸/۶/ح مورخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ انتقال خون مازندران ارجاع میدهد و تأکید میکند که:
میانگین ذخایر خونی مازندران، در اکثر ایام سال پایینتر از میانگین کشوری است.
پایگاه انتقال خون آمل نباید در شیفت عصر تعطیل شود.
نیروی انسانی مورد نیاز، باید به هر نحو ممکن و طبق ضوابط تأمین گردد.
وقتی یک مقام رسمی از عبارت «به هر نحو ممکن» استفاده میکند، یعنی مسئله در سطح بحران است. این دستور، یک توصیه ساده اداری نیست؛ این یک هشدار فوری و حیاتی برای حفظ جان انسانهاست.
تضاد آشکار بین هشدار سازمان و عملکرد استان
اما تنها چند هفته قبل از این نامه، یعنی در ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، تعدادی از پرسنل انتقال خون مازندران کنار گذاشته شدند. اقدامی که با منطق و ضرورتهای مدیریت، بهویژه در حوزه سلامت، همخوانی ندارد.
پرسش روشن است: اگر سازمان مادر دستور داده که نیروی انسانی «به هر نحو ممکن» تأمین شود، چرا در استان، نیروهای موجود حذف شدهاند؟ آیا مدیرکل انتقال خون مازندران، نامهها و هشدارهای سازمان را نادیده گرفته یا اینکه سیاستهای استانی در تضاد با سیاستهای ملی است؟
شبهات آماری و ضرورت شفافسازی
از سوی دیگر، برخی شنیدهها حاکی از آن است که برای نشان دادن فعالیت پایگاه آمل در شیفت عصر، بخشی از آمار اهداکنندگان شیفت صبح، در شیفت عصر ثبت میشود. این ادعا، اگر صحت داشته باشد، معنایی جز دستکاری آماری ندارد.
چنین رویهای، نه تنها خلاف اصول شفافیت و صداقت در گزارشدهی است، بلکه میتواند باعث گمراهی تصمیمگیران ملی و در نتیجه، تعمیق بحران شود. مدیرکل موظف است با شفافیت کامل، این ابهامات را رفع کند و به مردم توضیح دهد که واقعاً در پایگاهها چه میگذرد.
چرا ذخایر خون در مازندران پایین است؟
بر اساس اطلاعات موجود، مازندران در بسیاری از ماههای سال با ذخایر خونی پایین مواجه است. این مسئله دلایل متعددی میتواند داشته باشد:
1. کاهش میزان اهدای خون به دلیل نبود برنامههای مؤثر فرهنگسازی.
2. کمبود مراکز فعال و محدودیت ساعات فعالیت پایگاهها.
3. مشکلات مدیریتی در حفظ و جذب نیروهای متخصص.
4. ضعف در هماهنگی با بیمارستانها و مراکز درمانی برای مدیریت مصرف بهینه خون.
هر کدام از این عوامل، در صورت بیتوجهی، به حلقهای از زنجیره بحران بدل میشود و در نهایت، سلامت عمومی را تهدید میکند.
پیامدهای کمبود خون – از تأخیر در عمل تا افزایش مرگ و میر
کمبود خون، یک مشکل ساده و موقتی نیست. این مسئله میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد:
به تعویق افتادن جراحیهای حیاتی: بیماران قلبی، قربانیان حوادث رانندگی، و مادران در شرایط زایمان پرخطر، نخستین قربانیان این کمبود هستند.
افزایش مرگهای قابل پیشگیری: وقتی یک واحد خون میتواند جان انسانی را نجات دهد، نبود آن یعنی پذیرفتن مرگ ناخواسته.
افزایش فشار روانی بر کادر درمان: پزشکان و پرستارانی که میدانند بیمارانشان به خاطر کمبود خون در خطر هستند، دچار فرسودگی شغلی و روانی میشوند.
مسئولیت قانونی و اخلاقی مدیران
قانون، در این زمینه بسیار صریح است. «قانون مسئولیت مدنی» و «قانون وظایف و اختیارات وزارت بهداشت» تأکید میکنند که هرگونه قصور یا کوتاهی که منجر به خسارت جانی یا مالی شود، قابل پیگرد است.
علاوه بر مسئولیت قانونی، مسئولیت اخلاقی نیز مطرح است. مدیری که با جان انسانها سروکار دارد، نمیتواند تصمیماتی بگیرد که عملاً خطر را افزایش دهد.
پرسشهایی که بیپاسخ ماندهاند
اکنون مردم و رسانهها، منتظر پاسخهای شفاف از مدیرکل انتقال خون مازندران هستند:
1. چرا و به چه دلیل، در حالی که کمبود خون وجود دارد، نیروهای انسانی کنار گذاشته شدند؟
2. برای جبران این کمبود چه اقداماتی صورت گرفته است؟
3. علت پایین بودن میانگین ذخایر خون استان در اکثر ایام سال چیست؟
4. آیا آمار ثبتشده در شیفت عصر پایگاه آمل واقعی است یا صرفاً برای گزارشدهی ثبت میشود؟
لزوم ورود نهادهای نظارتی و قضایی
موضوع کمبود خون، بهویژه وقتی با تصمیمات مدیریتی نامتناسب همراه باشد، نیازمند بررسی دقیق و فوری نهادهای نظارتی است. سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، کمیسیون بهداشت مجلس و حتی ستاد بحران استان باید بدون فوت وقت وارد عمل شوند.
پیام به مسئولان ارشد استان
از استاندار مازندران تا نمایندگان مجلس، همه باید بدانند که این موضوع، یک بحران انسانی بالقوه است. چشمپوشی از هشدارهای سازمان انتقال خون، نادیده گرفتن نیاز فوری به نیروی انسانی، و بیتوجهی به شفافیت آماری، همگی میتوانند فاجعهساز باشند.
جان مردم را جدی بگیرید
هیچ چیز در مدیریت بحران، مهمتر از حفظ جان انسانها نیست. ذخایر خون پایین، همانند باروتی است که هر لحظه ممکن است با یک جرقه، فاجعهای انسانی رقم بزند.
امروز، مدیرکل انتقال خون مازندران و همه مسئولانی که در این حوزه نقش دارند، باید پاسخگوی مردم باشند. سکوت، انکار یا فرافکنی، تنها بحران را عمیقتر میکند.
محمود احمدی
مدیرمسئول