مسئولانی که توان حفاظت از میراث ملی را ندارند، باید جای خود را به مدیرانی بدهند که این توان را دارند. شنیده شده است خانههای تاریخی بافت قدیم ساری یکی پس از دیگری فرو میریزند. کاروانسراهای قدیمی در شهرستانهای مازندران به انبار کالا و گاوداری تبدیل شدهاند. بناهایی که در قارن، کیاسر و بهشهر ثبت ملی شدهاند، در معرض خطر و تخریب هستند.
ساری، شهری که در دل هر کوچه و دیوارش قصهای از تاریخ و فرهنگ نهفته است، امروز در برابر چشمهای بیتفاوت مدیرکل گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی، شاهد فروپاشی میراث خود است. حمام تاریخی صادقخان، اثری ثبت ملی و نماد بخشی از هویت این شهر، در حال ویرانی کامل است؛ ویرانیای که نه زلزله و نه سیل، بلکه سالها بیعملی و ترک فعل مدیران و متولیان آن را رقم زده است. این یادداشت، مطالبهای آشکار از مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران و دستگاههای نظارتی و قضایی است تا پیش از آنکه دیر شود، دستکم یک میراث از دسترفته را از مرگ نجات دهند.
ارزش تاریخی یک بنا؛ فراتر از خشت و سنگ
حمام تاریخی صادقخان تنها یک ساختمان قدیمی نیست؛ گواهی است زنده از شیوه زندگی، معماری بومی و فرهنگ اجتماعی ساری در دوره قاجار. این حمام با طراحی منحصربهفرد، کارکردهای اجتماعی و پیوندش با هویت شهری، شایسته آن است که نه فقط در فهرست آثار ملی، بلکه در قلب سیاستهای حفاظتی استان قرار گیرد.
ثبت ملی این اثر به معنای تعهد قانونی و اخلاقی برای نگهداری و احیای آن است. اما آنچه امروز از این تعهد باقی مانده، تنها یک پلاک فلزی کوچک بر سردر و تلی از خاطرات است.
امروز؛ ویرانی در سکوت
مشاهدات میدانی و تصاویر موجود از حمام صادقخان تکاندهنده است:
سقفهایی که ترک برداشته و ریزش کردهاند.
دیوارهایی که رطوبت و پوسیدگی آنها را بلعیده است.
حیاطی که زمانی محل گفتوگو و دیدار اهالی بود، امروز پاتوق زباله و نخاله ساختمانی شده است.
هیچ تابلوی هشدار، طرح مرمتی یا حتی حصار ایمنی در اطراف این بنا دیده نمیشود. این یعنی بیتفاوتی مطلق؛ ترک فعل آشکار در برابر یک اثر ثبت ملی.
قانون چه میگوید؟
قانون در این زمینه کاملاً شفاف است. ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی تصریح میکند:
"هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و آثار فرهنگی-تاریخی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، یا تزیینات، ملحقات، تأسیسات، اشیاء و لوازم آنها، عمدًا یا در نتیجه بیاحتیاطی و بیمبالاتی، لطمه وارد آورد، علاوه بر جبران خسارت وارده، به حبس از یک تا ده سال محکوم میشود."
این ماده به وضوح بیان میکند که حتی بیاحتیاطی و بیمبالاتی نیز جرم است. ترک فعل در جلوگیری از تخریب یک اثر ثبت ملی، میتواند مشمول همین مواد شود. مسئولان نمیتوانند بگویند «کاری نکردیم»؛ همین کاری نکردن، خودش جرم است.
صندوق احیای بناهای تاریخی؛ ظرفیت بلااستفاده
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، صندوقی به نام صندوق احیاء و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی دارد. وظیفه این صندوق، جذب سرمایهگذار بخش خصوصی و مرمت و احیای بناها با کاربریهای فرهنگی-اقتصادی است.
پرسش ما روشن است:
اداره کل گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی مازندران، برای نجات حمام صادقخان و سایر بناهای ساری، چند بار از این ظرفیت استفاده کرده است؟
چند جلسه با سرمایهگذاران برگزار شده؟
چند طرح به صندوق ارسال شده و در چه مرحلهای متوقف شده است؟
در استانهایی مانند یزد و اصفهان، با همین مدل، حمامها و خانههای تاریخی تبدیل به مراکز فرهنگی، رستورانهای سنتی و اقامتگاههای بومگردی شدهاند. چرا مازندران، با وجود گردشگرپذیری بالا، از این امکان بهرهمند نمیشود؟
قربانیان خاموش دیگر در ساری و استان
حمام صادقخان تنها قربانی نیست.
شنیده شده است خانههای تاریخی بافت قدیم ساری یکی پس از دیگری فرو میریزند. کاروانسراهای قدیمی در شهرستانهای مازندران به انبار کالا و گاوداری تبدیل شدهاند. بناهایی که در قارن، کیاسر و بهشهر ثبت ملی شدهاند، در معرض تخریب هستند.
همه اینها حلقههای یک زنجیرهاند؛ زنجیرهای که اگر پاره نشود، در آینده نزدیک چیزی از هویت تاریخی ما باقی نخواهد ماند.
ترک فعل؛ مسئولیت سنگین مدیران
ترک فعل یعنی انجام ندادن وظیفهای که قانون بر دوش فرد گذاشته است. وقتی مدیر یک اداره کل، از ظرفیت قانونی و مالی برای نجات یک اثر ثبت ملی استفاده نمیکند، در حقیقت مرتکب ترک فعل شده است.
سازمان بازرسی کل کشور و دادستانی باید به این پرونده ورود کنند.
قانون فقط برای مردم عادی نیست؛ برای مدیران هم هست. اگر امروز ترک فعل در حفظ آثار ملی پیگیری نشود، فردا هیچ انگیزهای برای حفاظت باقی نمیماند.
مطالبهگری؛ از حرف تا اقدام
رسانهها، فعالان فرهنگی و حتی مردم عادی میتوانند و باید در این زمینه مطالبهگری کنند. مطالبهگری یعنی:
پرسیدن سؤالهای شفاف از مسئولان: «برنامه شما برای حمام صادقخان چیست؟»
درخواست انتشار گزارش عملکرد و بودجههای مرمتی.
ارسال مستندات تخریب به نهادهای نظارتی و قضایی.
این فشار اجتماعی و رسانهای میتواند مدیران را وادار به پاسخگویی کند.
نتیجهگیری؛ زنگ خطر برای ساری
حمام صادقخان یک بناست، اما نماد یک شهر است. نابودی آن یعنی پاره کردن بخشی از هویت ساری.
پیام این یادداشت ساده و صریح است:
«مسئولانی که توان حفاظت از میراث ملی را ندارند، باید جای خود را به مدیرانی بدهند که این توان را دارند.»
اگر امروز اقدام نکنیم، فردا حتی حق گلایه هم از ما گرفته خواهد شد، چون دیگر چیزی برای حفظ کردن باقی نمیماند.
محمود احمدی
مدیرمسئول