در شرایطی که اداره کل انتقال خون مازندران نقش حیاتی در سلامت مردم و تأمین نیاز خون و فرآوردههای خونی بیماران استان دارد، شواهد و اخبار رسیده از بیتوجهی به وضعیت پرسنل این مجموعه، افکار عمومی را به شدت نگران کرده است. شنیده شده است بیش از ۲۵ روز است که پول کارانه و هدیه روز انتقال خون به حساب اداره کل واریز شده، اما پرسنل همچنان از دریافت آن محروم هستند. این در حالی است که فشارهای اقتصادی و معیشتی خانوادهها، تورم و گرانی بیسابقه باعث شده انتظار شفافیت و پاسخگویی از مدیرکل دکتر عبداله محمدی فیروزجایی بیش از پیش ضروری باشد.
پرسنل انتقال خون، افرادی که شبانهروز برای جمعآوری، پردازش و توزیع خون تلاش میکنند، حق دارند بدانند چرا پرداختیهای قانونی آنها معطل مانده است. این تعلل در پرداخت کارانهها و هدایا نه تنها انگیزه کارکنان را کاهش میدهد، بلکه به طور مستقیم بر کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران تأثیر میگذارد. آیا مدیرکل انتقال خون مازندران، دکتر محمدی فیروزجایی، مسئولیت اخلاقی و قانونی خود در قبال این وضعیت را به رسمیت میشناسد؟
همزمان با تأخیر در پرداخت کارانهها، شنیدهها حکایت از وارد کردن حدود ۱۰۰۰ واحد خون از استانهای معین گلستان و تهران در طی ۱۰ روز اخیر دارد. این اقدام، که به گفته برخی منابع با هدف جبران کسری ذخایر خونی استان انجام شده، پرسشهای جدی را ایجاد میکند: اگر ذخایر خون استان نیاز به کمک فوری از استانهای دیگر داشته، چرا تدابیر مدیریتی داخلی برای حمایت از پرسنل و حفظ انگیزه آنها اتخاذ نشده است؟ این رسانه پیش از این از کاهش ذخایر خونی استان هشدار داده بود.
این همزمانی، یعنی تأخیر در پرداخت کارانهها و وارد کردن خون از خارج استان، میتواند به عنوان نمونهای آشکار از ناکارآمدی و ضعف مدیریتی قلمداد شود. پرسش اساسی این است: آیا این اقدام مدیرکل انتقال خون مازندران تلاشی است برای نشان دادن موفقیت در مدیریت ذخایر خون، در حالی که پرسنل در خط مقدم کار با محرومیت و نارضایتی مواجهاند؟
از منظر حقوق کارکنان و قانون، پرسنل مجموعه انتقال خون حق دارند دریافت کارانه و هدیههای قانونی خود را به موقع و کامل دریافت کنند. این حقوق، از جمله حقوق مکتسبه پرسنل است و تأخیر در پرداخت آن میتواند پیامدهای جدی اعم از کاهش انگیزه، افزایش ترک خدمت و حتی پیامدهای امنیتی در مدیریت ذخایر خونی را به دنبال داشته باشد. سوال روشن این است که چرا دکتر محمدی فیروزجایی این مساله را نادیده گرفته و اقدامی عاجل برای پرداخت حقوق معوق انجام نداده است؟
افزون بر این، افکار عمومی به درستی انتظار دارند که تمام تصمیمات مدیرکل انتقال خون در ارتباط با ذخایر خونی استان و مدیریت پرسنل، شفاف و مستند باشد. وارد کردن خون از استانهای دیگر بدون اطلاعرسانی و پاسخگویی، ممکن است این نگرانی را افزایش میدهد که اقدامات مدیریتی صرفاً بر مبنای نمایش ظاهری عملکرد و نه بهبود واقعی وضعیت ذخایر خون صورت گرفته باشد. آیا هدف از این اقدامات، جبران واقعی کسری خون بیماران است یا تلاش برای ایجاد تصویر مدیریتی مثبت در سطح ملی، آن هم با هزینه نارضایتی پرسنل؟
از سوی دیگر، لازم است ذکر شود که اداره کل انتقال خون مسئول تأمین سلامت بیماران و تضمین کیفیت خون و فرآوردههای آن است. کاهش انگیزه پرسنل به واسطه تأخیر در پرداختها، احتمال خطا و کاهش کیفیت خدمات را افزایش میدهد. این امر میتواند پیامدهای انسانی و اجتماعی جبرانناپذیری داشته باشد؛ چرا که خون و فرآوردههای خونی، یک کالای حیاتی و بیجایگزین در نظام سلامت است و هر کوتاهی در مدیریت آن مستقیماً به جان بیماران مرتبط است.
سوالهای کلیدی که افکار عمومی و نهادهای نظارتی نیازمند پاسخ آن هستند عبارتند از:
1. چرا کارانهها و هدیه روز انتقال خون پس از بیش از ۲۵ روز هنوز به حساب پرسنل واریز نشده است؟
2. چه اقداماتی توسط دکتر محمدی فیروزجایی برای حل این مشکل انجام شده و چه موانعی وجود دارد؟
3. دلیل وارد کردن حدود ۱۰۰۰ واحد خون از استانهای معین همزمان با معطلی پرسنل چیست؟ آیا این اقدام با نظر و برنامهریزی نهادهای بالادستی هماهنگ شده است؟
4. آیا اقدام اخیر مدیرکل انتقال خون با ملاحظات قانونی، اخلاقی و انسانی سازگار است؟
5. چه تدبیری برای جلوگیری از کاهش انگیزه کارکنان و نارضایتی عمومی در نظر گرفته شده است؟
6. در صورتی که این تعلل ادامه یابد و پیامدهای انسانی و اجتماعی آن اتفاق بیفتد، چه نهادی پاسخگو خواهد بود؟
رسانهها و افکار عمومی حق دارند بدانند که در مجموعهای حیاتی مانند انتقال خون، کیفیت خدمات و انگیزه پرسنل چگونه حفظ میشود. تعلل در پاسخگویی و اقدام عاجل میتواند اعتماد عمومی را از بین برده و خطرات جدی برای بیماران و نظام سلامت ایجاد کند.
در نهایت، دکتر عبداله محمدی فیروزجایی، مدیرکل انتقال خون مازندران، موظف است که ضمن پاسخگویی شفاف و مستند، اقدامات فوری برای پرداخت هدیه روز انتقال خون و کارانه پرسنل انجام دهد و روشن کند که وارد کردن خون از استانهای معین چه اهداف و توجیهاتی داشته است. نهادهای نظارتی، وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون کشور نیز باید با پیگیری و نظارت مستقیم، از بروز پیامدهای جدی انسانی، اجتماعی و امنیتی جلوگیری کنند.
افکار عمومی و رسانهها منتظر پاسخ شفاف و مستند دکتر محمدی فیروزجایی هستند. سکوت یا اقدام بدون توضیح، نه تنها موجب افزایش نارضایتی پرسنل و نگرانی مردم میشود، بلکه میتواند مسئولیت قانونی و اخلاقی مدیرکل را در معرض سوال و بررسی قرار دهد.
در شرایطی که خون و فرآوردههای خونی، کالای حیاتی و بیجایگزین برای بیماران است، هیچ بهانهای برای تعلل در مدیریت و پاسخگویی قابل قبول نیست و مطالبه افکار عمومی و رسانهها این است که حق قانونی پرسنل و سلامت بیماران در اولویت قرار گیرد.
محمود احمدی
مدیرمسئول