در حالیکه مردم مازندران از بیکاری جوانان، تعطیلی واحدهای تولیدی، سوءمدیریت در صنایع و فروپاشی تدریجی گردشگری استان رنج میبرند، برخی نمایندگان مجلس به جای ایفای نقش قانونی خود در حوزه انتخابیه، سرگرم دخالتهای پشتپرده در عزل و نصب مدیران شرکتهای اقتصادی و گردشگری شدهاند.
نامی که این روزها بیش از همه شنیده میشود، سیدشمسالدین حسینی، نماینده مردم تنکابن، رامسر و عباسآباد و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی است؛ فردی که حوزه انتخابیهاش در غرب استان قرار دارد اما به گفته بسیاری از کارکنان و فعالان اقتصادی، بهگونهای در شرکتهای مستقر در ساری دخالت میکند که گویی نماینده این شهر است!
آیا یک نماینده حق دارد در حوزه انتخابیه دیگران چنین گسترده اعمال نفوذ کند؟ چرا نمایندگان مردم ساری و میاندورود، خانم عالیه زمانی و آقای علی بابایی کارنامی در برابر این نفوذ سکوت کردهاند؟ آیا سکوت آنان به معنای توافقات پشتپرده است؟ شنیدهها از یک معامله سیاسی حکایت دارد: آقای حسینی مدیرعامل شرکت ورزشی «آسایش» را معرفی کند و آقای بابایی کارنامی مدیرعامل هتل «سالاردره» را! در این میان، شایستهسالاری و تخصص به حاشیه رانده شده و تنها چیزی که قربانی شده، اعتماد عمومی و منافع مردم است.
هلدینگ آینده پویا؛ غول اقتصادی بانک ملی در مازندران
برای درک بهتر عمق ماجرا باید نگاهی به ساختار هلدینگ آینده پویا انداخت. این هلدینگ بزرگ اقتصادی متعلق به بانک ملی ایران است و چند شرکت مهم در مازندران را مدیریت میکند:
شرکت نکاچوب
شرکت چوب و کاغذ مازندران
شرکت ورزشی آسایش
شرکت گردشگری هتل سالاردره
این مجموعهها نهتنها در اقتصاد مازندران بلکه در معیشت هزاران خانواده نقش مستقیم دارند. اما متأسفانه سالهاست به جای اینکه بر مبنای تخصص، برنامهریزی و مدیریت حرفهای اداره شوند، به میدان سهمخواهی سیاسی و جناحی تبدیل شدهاند.
دستهای پنهان حسینی در عزل و نصبها
طبق شنیدههای متعدد از داخل این شرکتها، سیدشمسالدین حسینی با استفاده از موقعیت خود به عنوان رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در تعیین مدیران این شرکتها نقش مستقیم داشته و دارد.
نمونه روشن آن دخالت در شرکت چوب و کاغذ مازندران است؛ شرکتی که بهجای حل مشکلات کارگران و توسعه ظرفیت تولید، هر روز بیشتر به سمت تعطیلی میرود. آیا این وضعیت تصادفی است یا نتیجه دخالتهای غیراصولی؟
بخش دیگری از نفوذ ایشان به شرکت ورزشی آسایش برمیگردد؛ شرکتی که شنیده میشود مدیرعامل آن نه بر اساس توانمندی ورزشی یا مدیریتی بلکه با سفارش مستقیم آقای حسینی منصوب شده است.
سهمخواهی در آسایش و سالاردره؛ معامله پشتپرده یا توافق سیاسی؟
گزارشهای غیررسمی نشان میدهد میان سیدشمسالدین حسینی و علی بابایی کارنامی، نماینده ساری، توافقی صورت گرفته است؛ به این صورت که معرفی مدیرعامل شرکت ورزشی آسایش بر عهده حسینی باشد و معرفی مدیرعامل هتل سالاردره بر عهده بابایی کارنامی.
سؤال اینجاست:
آیا این شرکتها ملک شخصی نمایندگان هستند که میان خود تقسیم میکنند؟
جایگاه شایستهسالاری و تخصص در این انتصابات کجاست؟
چرا باید منافع هزاران کارگر و اعتبار اقتصادی استان قربانی معاملههای پشت پرده شود؟
نمایندگان ساری؛ تماشاگران خاموش میدان نفوذ
خانم عالیه زمانی و آقای علی بابایی کارنامی، شما با رأی مردم ساری و میاندورود به مجلس رفتهاید. وظیفه شما دفاع از حقوق این مردم است. چرا اجازه میدهید نمایندهای از غرب استان در حوزه انتخابیه شما جولان دهد و برای صنایع و شرکتهای مهم ساری تصمیم بگیرد؟
سکوت شما، پرسشهای بزرگی را در ذهن مردم ایجاد کرده است:
آیا این سکوت نتیجه بیتفاوتی است یا توافق پنهانی؟
اگر خبر توافق با آقای حسینی صحت دارد، پاسخ شما به مردم چیست؟
چرا به جای دفاع از کارگران، مردم و صنایع ساری، در بازی سیاسی تقسیم مدیریتها شریک شدهاید؟
از سوءمدیریت تا بیاعتمادی عمومی
وقتی مدیریت شرکتها نه بر اساس شایستهسالاری بلکه با نفوذ و زدوبند سیاسی تعیین میشود، نتیجهای جز سقوط و ناکارآمدی ندارد.
شرکت چوب و کاغذ مازندران: روزگاری قطب صنعت کاغذ کشور بود اما امروز با انبوهی از بدهی، کاهش تولید و نارضایتی کارگران دستوپنجه نرم میکند. کارگرانی که حقوقشان عقب میافتد، در حالی که مدیران منصوب با رانت و سفارش، بر صندلیها تکیه زدهاند.
شرکت نکاچوب: سرمایهای بزرگ برای شرق مازندران بود، اما مدیریتهای ضعیف و غیرکارشناسی آن را به مرز نابودی کشانده است. آیا اگر مدیران بر اساس تخصص انتخاب میشدند، چنین سرنوشتی در انتظار این شرکت بود؟
هتل سالاردره: بهجای آنکه نماد گردشگری ساری و مازندران باشد، تبدیل به محلی برای آزمونوخطای مدیرانی شده است که نه تجربه گردشگری دارند و نه برنامه توسعه.
شرکت ورزشی آسایش: قرار بود مأمنی برای توسعه ورزش باشد اما امروز بیشتر به ابزار سیاسی بدل شده است.
مردم میپرسند: سهم آنها از این بازیهای سیاسی چیست جز بیکاری، فقر و ناامیدی؟
پرسشهای بیپاسخ از سیدشمسالدین حسینی
آقای حسینی! شما نماینده تنکابن، رامسر و عباسآباد هستید. مردم همان حوزه شما را برای حل مشکلاتشان انتخاب کردهاند. چرا به جای آنکه به بیکاری جوانان غرب مازندران، رکود کشاورزی و وضعیت بغرنج معیشت مردم حوزه انتخابیهتان بپردازید، به دخالت در شرکتهای ساری و صنایع شرق استان مشغولید؟
چه نسبتی میان وظایف نمایندگی شما و انتصاب مدیر در هتل سالاردره وجود دارد؟
با کدام منطق قانونی برای چوب و کاغذ مازندران تصمیمگیری میکنید؟
آیا جایگاه رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، مجوزی برای مداخله در شرکتهای اقتصادی مازندران است؟
مطالبه مردم از نمایندگان ساری
خانم عالیه زمانی! آقای بابایی کارنامی!
شما با رأی مردم ساری و میاندورود بر کرسی مجلس نشستهاید. آیا پاسخگوی مردمی که شما را نماینده خود میدانند هستید یا ترجیح دادهاید در برابر نفوذ آقای حسینی سکوت کنید؟
مردم از شما انتظار دارند که در برابر دخالتهای غیرقانونی دیگران در حوزه انتخابیهتان بایستید.
مردم میخواهند بدانند خبر توافق شما با آقای حسینی برای تقسیم مدیریتها حقیقت دارد یا خیر.
اگر صحت دارد، آیا کرسی نمایندگی به معنای معامله بر سر سرنوشت شرکتهای بزرگ و منافع مردم است؟
هزینههای سهمخواهی سیاسی
این دخالتها فقط یک مسأله شخصی یا جناحی نیست؛ تبعات گستردهای دارد:
1. کارگران بیپناه میشوند: کارگرانی که نان شبشان وابسته به این شرکتهاست، قربانی نخست مدیریتهای ناکارآمدند.
2. اعتماد عمومی فرو میریزد: وقتی مردم ببینند مدیران نه به دلیل تخصص بلکه بر اثر رابطه و سفارش منصوب میشوند، چه اعتمادی به نهادهای عمومی باقی میماند؟
3. سرمایههای ملی هدر میرود: نکاچوب، چوب و کاغذ، هتل سالاردره و آسایش سرمایههای ملیاند. آیا جایز است این سرمایهها ابزار سهمخواهی باشند؟
4. فساد گسترش مییابد: هر جا رانت و نفوذ جای قانون را بگیرد، زمینه فساد مالی و حتی اخلاقی فراهم میشود.
صدای مردم باید شنیده شود
این یادداشت پژواک صدای مردمی است که سالهاست از سوءمدیریت و دخالتهای سیاسی رنج میبرند. مردمی که بارها فریاد زدهاند اما صدایشان به جایی نرسیده است. امروز وظیفه رسانههاست که این پرسشها را به گوش همگان برسانند:
چرا یک نماینده باید حوزه انتخابیه دیگران را حیاط خلوت خود بداند؟
چرا نمایندگان ساری در برابر این دخالتها سکوت کردهاند؟
چرا دستگاههای نظارتی نسبت به این رفتارها بیتفاوتند؟
نتیجهگیری و مطالبهگری
آقای حسینی! آقای بابایی کارنامی! خانم زمانی!
مردم مازندران دیگر بازیهای پشت پرده را تحمل نمیکنند. آنچه مطالبه عمومی است، پایان دادن به دخالتهای سیاسی و بازگشت به شایستهسالاری و تخصصگرایی است.
این شرکتها متعلق به مردماند، نه عرصهای برای سهمخواهی سیاسی و رانتجویی.
اکنون نوبت دستگاههای نظارتی و نهادهای بالادستی است که با ورود جدی به موضوع، جلوی ادامه این روند خطرناک را بگیرند. در غیر این صورت، تبعات این سوءمدیریتها فقط گریبان شرکتها را نمیگیرد؛ بلکه اعتماد عمومی به کل نظام تصمیمگیری در استان را مخدوش خواهد کرد.
محمود احمدی
مدیرمسئول